خانه سینما

سینما

بازنمایی سیاست در سینما: از زاویه دید سرکوبگر تا روایتی ایدئولوژیک

0
قراردادن واقعه‌ای سیاسی در فیلم چه به صورت مستقیم چه غیرمستقیم، لزوماً به معنی این نیست که فیلمْ نقد سیاسی را نیز فعال می‌کند. اینکه ما به خانواده‌ای بپردازیم که حول یک جنبشِ اجتماعی-سیاسی دچار بحران می‌شوند ناگزیر ما را به قرائت‌ها و برداشت‌های سیاسی می‌کشاند و طبیعی ست که گفتار سیاسی حول چنین فیلمی به میدان بیاید؛ اما پیش از این باید بپرسیم سیاستِ خود فیلم در نسبت این خانواده و جنبشِ رخ‌داده در واقعیت چیست؟

صورت‌های مهربانی؛ وعده‌ی دروغین رستگاری

0
صورت‌های مهربانی با چنان وضوح مغشوش‌کننده‌ای به ما حمله می‌کند که گویی آینه‌ای کنایه‌آمیز و دراماتیک از جهانی باشد که ساختارهای قدرت در بافت تعاملات انسانی نفوذ کرده و مهربانی را به حالتی هولناک و کج و معوج تبدیل می‌کند. این فیلم مانند بازتابی در برابر سیستم‌هایی است که زیرساخت روابط ما را معنا می‌کنند و نشان می‌دهد چطور این سیستم‌ها می‌توانند ما را به دام خود انداخته بی‌آنکه هرگز متوجه شویم که گره‌هایشان چقدر دور گردنمان محکم بسته شده‌اند.

علیه اثرگذاری هنر در دوران شدَّت

0
نسبت حاکمیت ما از همان ابتدا با هنرمندان و آثار آنها - به طور ویژه هنرهای نمایشی- بحرانی بوده است. حاکمیت همواره تلاش کرده تربیت‌ کننده شهروندان باشد و هنر در این راه ابزاری فهم شده برای وصول به این مقصود. این وضعیت، تنشی مبنایی را به رابطه حاکمیت و هنر تحمیل کرده است. حال این بحران در مقاطع مختلف و بنا به گرایش دولت­‌ها شدت و ضعف پیدا کرده است و بر کسی پوشیده نیست که به سبب رویکردهای دولت مستقر در حال تجربه دوران شدت هستیم. در فقره اخیر بجای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت آموزش و پرورش وارد شده است و به دلایلی تربیتی و لابد آموزشی، خواستار توقف پخش یک سریال و برخورد با عوامل آن شده است. اما با وجود ظاهر تربیتی، این مورد هم چیزی جز نمایی تازه از همان تنشی نیست که پیشتر اشاره شد.

 نسیمِ نیمروزِ تابستانی/ درباره فیلم «همچنان قدم‌­زنان» ساخته هیروکازو کورئیدا

0
در درام کورئیدا انسان­‌ها زنده‌اند هم در خود و هم با دیگری، دلگیری جدای از نفرت است و عشق شوری برآشوبنده و کور از طب تند نیست بلکه مبتنی است بر همدلی، هیچ چیز غلیظ نیست و جهان همچون نسیم، معتدل و ملایم و مصفاست. آدم‌ها در ملاحظه و وجدانی بیدار، در تعادل، هم­زیستی را فهم می‌کنند. خاستگاه درام کورئیدا درون است اما تبلور این درون در زیست هر روزه و آداب آن و عینیات و آنات ساده و گذرایی است که به بی شکلی حیات شکل و معنا می­‌بخشند، برای همین هم دروغ نیست؛ بازی نیست. آدم­‌ها همانی هستند که همه ما هستیم؛ غافل، مهربان، گاه بی­‌توجه و خودمحور و اغلب ناآگاه، ترحم برانگیز و بی‌پناه. این یکی از جهات نزدیکی کورئیدا به فیلمساز شهیر و فقید هم‌وطنش یاسوجیرو اوزو است. اوزو در پس درام­‌های ساده اما عمیق‌ش، روزمره اما معجزه‌آفرین‌اش در پی برآشفتن تماشاگر نبود، بلکه او را در تجربه نرم زمان حاضر و زندگی ناب سهیم می­‌کند. بدون اینکه که برای نمایان ساختن این نیروی حال و نابیت لحظه‌ی احضار وجود، از سادگی و تلایم عبور کند و از شهر به ناکجای ناشناس پناه ببرد.

ابتذال اوهام/یادداشتی به بهانه فیلم «تصور» ساخته علی بهراد

0
استفاده از عناصر بصری هر روزه عصر ما- منظور آن دسته تصاویر پر زرق و برقی است که در موزیک ویدئوها یا تصاویر تبلیغاتی و... می­بینیم- در یک فیلم سینمایی که تصاویرش را بنا به قاعده باید بر اساس نیازها، رویکردها و سلیقه­ بدیع، برمبنای جهان خود تعریف ­کند و شکل ­دهد، امری مناقشه برانگیز و خطرناک است. چه اینکه تصاویری که ما به طور هر روزه با آن روبروییم به همان میزان که از تکنولوژی بالای تولید، تکثیر سریع "باکیفیت" و قدرت در ایجاد هر نوع رنگ و نوری برخورداند، به همان میزان کلیشه‌­ای و فاقد تفرد و تشخص هستند. طبیعی است که فیلمی که وارد این فضای تصویری توانا اما همزمان محدود و مستعمل می­‌شود -به هر اراده­‌ای که باشد- باید به اندازه‌­ها آگاه و علت‌­های خود را آشکار کند و از تکرار، بداعت پدید آورد.

آرزوهای ورشکسته/نگاهی به سریال «افعی تهران»

0
«افعی تهران» سریالی است با خرده داستان­‌های متعدد و صحنه­‌هایی پراکنده که گاه به سختی می‌توان باور کرد بر مبنای دیالوگ‌­هایی مشخص و نوشته‌­ای دقیق پدید آمده‌­اند. ما اغلب با سریالی آشفته روبرو هستیم که در سبک و روند دراماتیک انسجام کافی را ندارد و به همین علت صحنه­‌های زائد و موقعیت­های غیردراماتیک در آن زیاد است. با اینکه در اجرا گاه موقعیت­‌های خرد طنزآلود متعدد سریال، شیرین و مفرح هستند اما در منطق و سبک کلی کار، گاه از اندازه خارج می‌­شوند و علیه ساختار کلی درام کار می‌­کنند.

فرورفتن در جهان مردگان/درباره فیلم «تخدیر»

0
از همان نمای اول «تخدیر»(Narcosis) ساخته مارتین دِیانگ هلندی می‌­توان عصاره جهان فیلم و جان جاری در اثر را دریافت. در نمای باز وارونه­‌ای گویی آسمانِ گرفته با سنگ­فرش ابرها به زمین نشسته و زمین آسمانی شده است و شخصیت اصلی فیلم مِرِل روی سرش راه می‌رود؛ نشانه از آنکه در جایی فراتر از زمین و مناسبات روزمره سیر می‌کند. فیلم داستان یک خانواده چهار نفره است؛ پدر قواص و مادر با ارواح مردگان در ارتباط است! یکی در جهان مادی در جستجوی ناشناخته­‌ها فرو می‌­رود و دیگری در ناشناخته‌­های ذهن و وهم غرق می­‌شود؛ بدیهی است که فرزندان چنین زوج غریبی از تخیل و اشتیاق به راز مملو هستند. حال پدر با رفتن به عمیق‌­ترین غار زیرزمینی سیاره ما، جایی که حتی تعداد افراد پاگذاشته روی ماه از آن بیشتر است، تراژدی بزرگی را سبب می­‌شود؛ او از اعماق بازنمی‌­گردد و این آغاز تشویش سه عضو باقیمانده خانواده است. آنها هر کدام در جهان بسته خود منزوی می‌­شوند و هسته ارتباطی خانواده با رفتن پدر متلاشی می­‌شود. حال گویی همه اعضای خانواده با پدر از آسمان به زیر زمین فرو رفته‌اند.

توقف، مشاهده و استقرار/نگاهی به فیلم «اینجا» ساخته‌ی باس دِوُس

0
زندگی شهری مدرن به سبب الگوهای شکل­‌دهنده‌اش و ارزش­‌هایی چون رفاه و پیشرفت، کنش را بر صدر نشانده و از توقف و سکون و سکوت و توجه خالی از مقصود، تهی است. فیلم «اینجا» ساخته باس دِووس اما درباره همین احساسات مقعوق مانده و حتی کتمان شده و از ارزش تهی گشته در زندگی مدرن شهری است. «اینجا» فیلمی است درباره توقف و مشاهده.

مراقبت و تنبیه/نگاهی به فیلم «مکان امن» ساخته یورای لروتیک

0
فیلم «مکان امن» ساخته کارگردان اهل کرواسی یورای لروتیک با چنان واقعیتی به سمت مخاطب خود یورش می‌­آورد که جدایی از فشار و اضطراب موقعیت شخصیت­‌های آن ناممکن است. این مهم به طریقی محقق شده است که ذهن در سطح علت­‌ها مشغول نماند. اینکه چرا دامیر دست به خودکشی زده است و در این امر مصر است در درجه اول اهمیت قرار ندارد، بلکه نفس بودن او در این موقعیت است که نیازمند توجه و علاج احتمالی است. در این میان برخورد ساختارهای در ظاهر حمایت کننده دربرابر این تصمیم خود توجیه­‌گر این کنش است.

تحولات ظریف درونی/درباره فیلم «حال دخترها خوب است»(The Girls Are Alright) ساخته ایتساسو آرانا

0
در «حال دخترها خوب است» به نویسندگی و کارگردانی ایتساسو آرانا بازیگر و فیلمساز اسپانیایی -که خود نقش نویسنده و کارگردان نمایش را نیز در فیلم بازی می کند- عناصر دراماتیک به کمترین حد ممکن در یک فیلم داستانی رسیده است و فراز و نشیب روایی نرم و آرام رخ می‌دهد. ما شاهد حال ساده زندگی هستیم در خطوط داستانی باریک و ظریف، بدون هیچ خدشه­ و خللی، اینجا به سبک فیلم­‌های یاسوجیرو ازو فیلمساز شهیر ژاپنی، قرار نیست تماشاگر تغییر و تحولی را ببیند که او را در ساحت احساسات و عواطف دچار هیجان کند یا در جَوی برساختی قرار دهد.