درامانقد-سینما:سکون و توقف، نگاه و توجه موقعیت­‌های انسانی مهمی هستند که ما تجربه آن­ها را تا حدود زیادی در زندگی روزمره از دست می‌­دهیم و طبیعت عاملی است برای یادآوری این احساسات. این موقعیت‌ها با اینکه در موجودی چون انسان به طور فطری معنادار هستند، اما در مواجهه با طبیعت و عناصر تشکیل دهنده آن که در وجود خود ماندگار و مستقر و آرام هستند، این معنا میسر می‌­شود و یا آنطور که در وجودشناسی هایدگر تدقیق شده «به ظهور» می‌رسد؛ همچون خیره ماندن به یک دشت، یا نشستن در سایه‌­سار یک درخت و یا درک فرح‌بخش گرمای آفتاب و رقص تلألوی نور آن بر انگشتان یک ره‌گذر…

زندگی شهری مدرن به سبب الگوهای شکل­‌دهنده‌اش و ارزش­‌هایی چون رفاه و پیشرفت، کنش را بر صدر نشانده و از توقف و سکون و سکوت و توجه خالی از فایده، تهی است. فیلم «اینجا» ساخته باس دِوُس اما درباره همین احساسات معوق مانده و حتی کتمان شده در زندگی مدرن شهری است. «اینجا» فیلمی است درباره توقف و مشاهده. یک کارگر ساختمان رومانیایی در بروکسل در مرخصی به سر می­‌برد که روزی در جیب خود چند بذر پیدا می‌­کند و این او را که خود انسانی درون­‌گرا و اهل سکوت و نگاه است را متوجه طبیعت و گیاهان می­‌نماید. او اتفاقی در پرسه­‌های خود میان کوره­‌راه‌های جنگلی پنهان شده در میان راه­‌های شهری، به یک خزه‌شناس چینی- بلژیکی برخورد می‌کند و ارتباط آن دو چیزی است که از روند فیلم شکوفا می­‌شود. آشنایی آن‌ها که پیشتر در یک رستوران چینی که متعلق به خاله زن است زمینه‌سازی شده بود، در طبیعت شکلی صمیمانه­ و عمیق- به معنای درونی- به خود می­‌گیرد و هر دو مشغول مشاهده خزه­‌ها می‌شوند. مشاهده و توقف در منظر طبیعت دنیایی از وسعت، تنوع و رویش را به روی انسان باز می­‌کند. بین این زن و مرد عشقی مگو و بالقوه هم شکل می­‌گیرد، اما هیچگاه این احساسات بستر اصلی ارتباط را که خزه‌ها هستند مخدوش نمی‌سازد. فیلم فضایی جادویی و رازآمیز دارد که معنای نهفته در خود را فراتر از زبان و بیان و تصویر در کنه مواجهه با آدم‌ها نمایان می‌کند. تلاش برای نمایش یک ارتباط فرافیزیکی و حتی فراتر از زمان و نیاز، میان زن و مرد، از جمله عناصری است که فضای خاصی را به فیلم بخشیده است. قاب‌های نسبتاً تنگ و نورپردازی سرد و تصاویر مات فیلم، خود تمهیداتی است در فرم برای ساخت دقیق‌ترِ همین فضای جادویی و استعلایی. بازی­‌های خوددار در کنار اتکای کم بر زبان و همچنین زمانی که مدام شکل تداومی و خطی خود را از دست می‌دهد و در غلظت رویا غرق می‌شود از دیگر عناصری است که «اینجا» را تبدیل به تجربه‌ای متفاوت و یگانه کرده است.

«اینجا» با همه این تمهیدات و اراده­‌اش برای نمایاندن یک احساس استعلایی و رویکردی وجودشناسانه نسبت به آدم‌ها، ارتباطات و موقعیت‌شان، فیلمی به شدت ساده و سرراست است. داستان­‌گو نیست اما متکی بر ابهام و عدم وضوح نیز جهان خود را شکل نمی‌دهد، بلکه اصلاً سادگی اصلی اساسی است که کمک می­‌کند تا آن فضای حسی رازآلود شکلی اصیل پیدا کند.

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید