گزارشی از نمایش دو فیلم سیاسی در روز سوم از سی و ششمین جشنواره فیلم فجر
درامانقد-سینما: مستند «بانوي قدس ايران» با موضوع حساسش یعنی همسر بنیانگذاز جمهوری اسلامی از همان ابتدا کم حاشیه نبود و انصافاً با توجه به محافظه کار نبودن فیلم چنین واکنش هایی اصلاً بعید نبود. فیلم از افتتاحيه جشنواره سينما حقيقت كنار گذاشته شد و از اینجا داستانی شروع شد. حواشي درباره تصویری كه مصطفي رزاق كريمي از همسر و به نوعی زندگی اندرونی مهمترین شخصیت نیم قرن اخیر سیاست ایران ساخته بود، بالا گرفت. هر چند «بانو قدس ايران» دوباره به بخش رقابتي جشنواره حقيقت برگشت و به نمايش درآمد، اما مخاطبان كوتاه نيامدند و تا امروز كه اين فيلم در پرديس گالري ملت روي پرده رفت، حرف و حديثها همچنان ادامه داشت.
در حالي كه ابراهيم حاتميكيا مستند «بانو قدس ايران» را اثري تاثيرگذار عنوان كرد كه اشك او را سرازير كرده، كيهان اين اثر را مستندي در تحريف زندگي امام خمینی دانست. آنطرف عدهاي از منتقدان گلايه كردند كه چرا هر سوژه تاريخي را مغاير با حقيقتي كه وجود داشته ميدانيد و ديگراني بودند كه نوشتند: «وقتي قرار است براي اولين بار دري به خانه امام باز شود، بايد همهچيز درست و حسابشده پيش برود»! اما در این روز واکنش های اغلب به این فیلم مثبت بود و فیلم دریچه ای نو و دیدی تازه به زندگی بنیانگذار جمهوری اسلامی داد. فیلم توانست از کلیشه ها و حساسیت ها عبور کند و از درون فشار توجه به چنین موضوع حادی شریف و مستقل بیرون بیاید.
در همین روز نمايش «بانو قدس ايران» هم در پرديس ملت تمام شد و نوبت به «لاتاري» و هادي حجازيفر رسيد و عدهاي در توييتر به شوخي نوشتند:«براي تماشاي فيلم لاتاري با خودتان تخمه بروجردي ببريد تا بازي خوب حجازيفر بهتر به جانتان بنشنيد.» اما اكران «لاتاري» باز هم مخاطبان را به دو دسته تقسیم کرد؛ مخالفان گفتند:« لاتاري ملغمهاي بود از قيصر و فيلم هندي و سبك تگزاسي و حيف كه مساله قاچاق زنان اينقدر غيرحرفهاي فيلم شده است.» و آنطرف عده ديگري آخرين اثر محمدحسين مهدويان را نمونه سينماي شهري كه شايد روزگاري ابراهيم حاتميكيا ميتوانست بسازد يا بايد ميساخت و نساخت توصيف كردند؛لاتاری از سویی جوان پسندانه و از سوی دیگر به شدت به ایدئولوژی حاکم وابسته است در هر حال فیلم به نظر سرآخر بهترین نمونه و الگویی است که سینمای مورد نظر اصولگرایان را در مواجهه با التهابات اجتماعی نمایندگی می کند. در پایان روز سوم، نشست خبری «لاتاری» هم برگزار شد و عنوان «شلوغترین نشست خبری» را هم از آن خود کرد؛ حمید فرخنژاد در پاسخ به انتقاد تند خبرنگاری که گفت:«فیلم شما نشان میدهد در دستگاه اطلاعاتی میشود عملیات خودسرانه انجام داد»، با همان چاشنی طنز همیشگی و در کمال خونسری پاسخ داد:« با استدلال شما جان وین باید چندین بار تا به حال اعدام میشد»، هادی حجازیفر عیب سیدمحمود رضوی، تهیهکننده «لاتاری» را اصلاحطلب نبودن او عنوان کرد و آنطرف محمود رضوی در پاسخ به این سوال که اگر قالیباف رئیسجمهور میشد باز هم این فیلم را میساختید، گفت:« قطعا با سرعت بیشتری پروانه ساخت میگرفتم و میساختم.» در نهایت هم خبرنگاری درباره سکانس پایانی فیلم سوالی با این مضمون پرسید:«آیا رگ غیرتی که موسی در پایان فیلم نشان میدهد اخطاریه سیاسی حزب شما به دار و دسته حاکمی است که قدرت را در دست دارد؟» که پاسخ این سوال با قهقههای کشدار محمود رضوی و محمدحسین مهدویان روبهرو شد و تهیهکننده فیلم پاسخ را به کارگردان حواله داد و همهچیز در همهمه و شلوغی تمام شد.