آرشیو ماهانه: آگوست, 2018

مونولوگِ هراس/نگاهی به نمایش«ترس و لرز»/علیرضا نراقی

نمایش داستان دختری است که در خانه ای هراسناک به سبب فضا و ساکنین ­اش، با مادری از کار افتاده زندگی می کند. خانه ای که در زیرزمین آن مواد مخدر ساخته می شود و کم کم حاضران اصلی آن در شکل یک خانواده، استیلایی تمام عیار بر دختر پیدا می کنند و دختر در واقعیت چاره ای جز تن دادن پر هراس به این استیلا ندارد. فضای معنایی و جامعه شناختی نمایش ما را به این نمادسازی می رساند که دختر را در بستر جامعه ای پدر سالار ببینیم که با وجه سرکوب گر و مخوف خانواده روبرو می شود و چاره ای جز تن در دادن به زندگی در هراس  و حذف تدریجی ندارد. آنچه به عنوان اضطرارِ گفتن در مونولوگ گفته شد برآمده از همین سرکوب، حذف تدریجی و غیاب است، که در تنهایی و انزوای محض تنها راه بیان شدن را تک گویی و گفت و گوی ذهنی با خود می گرداند. نوعی گسیختگی روانی که نقش اجتماعی به شکلی الزام آور با خود همراه می آورد.

الأكثر قراءة