درامانقد-ایده نقد: مدتی پیش ناتوانی نماینده اسدآباد همدان و عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی خبرساز شد. واکنش ها به طور طبیعی بیشتر از باب شوخی و دست انداختن این نماینده بود، اما در لایه زیرین این شوخی و خنده ها اغلب عنصری تلخ به لحاظ فرهنگی جریان داشت. اکبر رنجبرزاده نماینده ای که از تلفظ «لوور» ناتوان بود علاوه بر نمایندگی دوره های هشتم و دهم مجلس و عضویت در هیئت رئیسه مجلس دهم، یک پزشک عمومی و عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان است. تمام این سمت ها و تحصیلات، طنز «لوور» را تلخ تر می کند و بیش از پیش افکار نخبگان فرهنگی و هنری را به فکر مشغول می کند. در جدیدترین واکنش آیدین آغداشلو نقاش و منتقد برجسته هنری در مصاحبه ای با خبرگزاری کار ایران ایلنا که 21 فروردین ماه منتشر شده به این موضوع اشاره کرده است.
آغداشلو با ارتباط دادن این نکته به جایگاه هنر و هنرمند در جامعه و مسئله حافظه جمعی و تاریخی گفته است: هنرمندان مورخان واقعی هستند. آنها هستند که تاریخِ محسوس را مینویسند. در نتیجه هیچ جایی، هیچ دستگاهی حق ندارد آنها را بتاراند یا مانع از بازگو شدنشان شود. برای اینکه اینها حافظهی ما هستند. حافظهی قومی ما هستند. حافظهی فرهنگی ما هستند. شما اگر در کتابهای درسی، تاریخ را بنابر دلخواه خودتان دوباره بنویسید، حافظهی تاریخی مختل میشود. ملتی عمداً خودش را دچار آلزایمر میکند. وقتی شما آلزایمر میگیرید یعنی مُردهاید. برای اینکه وقتی آدم حافظه ندارد یعنی مُرده است. اینکه غذا چلوکباب میخورد که علامت زنده بودنش نیست. انسان است و حافظهاش. منتها یک وقتی این اتفاق میافتد و به نظر میرسد که نمرده است. درصورتی که مرده.
وقتی یکی در مجلس قادر نیست اسم موزهای را تلفظ کند، یعنی یک افتراق تاریخی و یک سیاهچالهی تاریخی به وجود آمده است. چطور ممکن است کسی متوجه نشود که ما داریم به عمد خودمان را دچار آلزایمرِ تاریخی میکنیم؟ میگوییم به من چه مربوط است که اسم آن موزه چیست. من کارم چیز دیگری است. باشد. ولی این آدم نمیتواند بگوید این بخشی از بروز آلزایمر تاریخی نیست. شما در آلزایمر هم در ساعات اولیهاش چیزهایی که در حافظهی دورتان است را خوب به یاد میآورید. ولی یک چیزهایی به کلی از یادتان میرود. این یک بیماری است و دیر یا زود گسترش پیدا میکند. ما وقتی که تاریخ را برابر دلخواه خودمان مینویسیم یعنی اولین تزریق را برای بروزِ آلزایمر انجام دادهایم و نمیتوانیم جلویش را بگیریم و همینی میشود که من اشاره کردم. ممکن است کسی که فقیه عالیقدری است اسمی را نتواند درست تلفظ کند، چه اشکالی دارد. حتی ممکن است فارسی را نتواند تلفظ کند. ما سعی میکنیم همه چیز را به صورت ایدئولوژیک ضبط کنیم اما غافل میشویم که این آلزایمر از همینجاها سرچشمه میگیرد.