درامانقد-تئاتر: کارگردان تئاتر مسئول دیدگاه خلاقانه و مدیریت آن در تولید تئاتر است. هدف او این است که بهترین بازی را از بازیگران بگیرد و داستان را با روش قانع کننده ای روی صحنه به اجرا در آورد. یک کارگردان تئاتر همچنین انتخاب گزینه های خلاقانه در مورد مجموعه طراحی و تجسم درام روی صحنه را کنترل می کند، هرچند که این تصمیم ها در ارتباط با سایر هنرمندان و کار هنری آنها است. تئاتر در فرایند مشارکتی ساخته می شود و یک کارگردان تئاتر با انتخاب یک تیم عالی، چشم انداز و رویکرد خود برای رسیدن به یک تئاتر خوب را پیش می برد.

 

انتخاب بازیگر

کارگردان تئاتر باید ابتدا برای شخصیت بازیگر انتخاب کند. انتخاب بازیگر مناسب و دقت نظر در این مرحله بسیاری از مسائلی که بعدتر در فرایند کارگردانی اتفاق می افتد را حل و فصل می کند. اگر بازیگران برای نقشهای خود مناسب باشند و به راحتی در نقش بگنجند، بین کارگردان و بازیگر بیشتر رابطه ای برابر مبتنی بر همکاری شکل می گیرد و کمتر کارگردان نقش آموزگار به خود می گیرد و لذا پیشرفت های بیشتری در این فرایند خلاقانه همکاری صورت می پذیرد. بازیگران خوب، یا بازیگرانی که به خوبی نقشی را ایفا می کنند، احتمالا در طول تمرین سخت تلاش کرده اند. اگر سعی می کنید چیزی را از یک بازیگر بیرون بکشید که با آنچه در شروع همکاری با بازیگر به دست می آید متفاوت است و با شخصیت و فردیت او همخوان نیست احتمالاً روند سختی را در پیش خواهید داشت. به همین علت هم اکثر کارگردانان تئاتر وقت زیادی را صرف انتخاب بازیگر مناسب برای یک نقش می کنند. البته برخی از تئاترها دوره های تمرین طولانی دارند و اغلب کارگردان در این  شکل زمان زیادی را صرف کار شخصی با بازیگر می کند و به همین دلیل در زمان طولانی پیدا کردن و اجرای شخصیت برای بازیگر – حتی اگر کمتر به نقش بخورد- ساده تر خواهد بود.

 

رویکرد خلاقانه

مسئولیت کارگردان این است که دیدگاه و رویکرد خلاقی برای اجرا تعیین کند. داشتن چشم انداز روشن کمک می کند که بقیه تیم هم نمایش و داستان آن را بهتر درک و بیان کنند. تئاتر نوعی داستان سرایی است. کارگردان باید احساس عوامل را در طول تمرین به گونه ای تنظیم کند که همه تیم خود را در هدایت نمایش مؤثر ببینند. کارگردانان تئاتر باید فرهنگ تولید را در گروه خود به وجود بیاورند. برای مثال اگر بازیگران ببینند که کارگردان نسبت به ایده ها و تلاش آنها بی علاقه است، انگیزه کمتری خواهد داشت و این در نهایت به کل فرایند تولید ضربه وارد می کند.

 

روخوانی متن

معمولا بیشتر تمرینات با روخوانی متن آغاز می شود. کارگردان فرایند روخوانی را هدایت می کند و ممکن است از بازیگران بخواهد انرژی خاصی را وارد متن کنند. بعضی از کارگردانان زمان زیادی را صرف روخوانی دور میز می کنند و تسلط بر متن و ارتباط با آن برایشان اهمیت دارد، اما برخی دیگر نیز زودتر وارد مرحله بعد یعنی مرحله تمرینات عملی و حرکتی می شوند. هر دو روش وابسته به دیدگاه و خواست کارگردان می توانند خوب و کارساز باشند.

 

دستور(تنظیم)صحنه

کارگردانان با بازیگران برای تعیین محدوده صحنه (ایست و حرکت بر روی صحنه نمایش و در میان دکور) کار می کند. بعضی از کارگردانان با اتکای زیاد بر دستورالعمل پیش بینی شده در متن و رویکردی از پیش طراحی شده کار می کنند و بعضی دیگر تمایل به کار با بازیگران و تعیین دستور صحنه و شیوه کار در جریان تمرین دارند. در هر صورت، دستورات صحنه و چینش آنها  در کنار طراحی حرکت و ایست که بخش اصلی میزانسن نمایش را تشکیل می دهند، قسمت اصلی از آماده سازی اجرا هستند. هدف باید در این مرحله این باشد که تا حد ممکن حرکات و اعمال به شکل طبیعی اجرا شوند و دستوری بودن آن در اجرا ملموس نباشد.

 

اجرا کردن

هنگامی که محدوده بازی مشخص شد و صحنه ها شروع به شکل گرفتن کردند، اجرا کردن آغاز می شود. اجرای مداوم به بازیگران کمک می کند تا جریان بازی و روند شکل گیری نقش را ببینند و به کارگردان کمک می کند تا مسائل اصلی اجرا را بررسی کند. در این دوره محدودیت جاری اجرایی اعمال می شود و ریتم و جزئیات شاکله اصلی خود را پیدا می کنند و دیگر نمایش آماده به صحنه رفتن برای تماشاگران می شود.

 

 

منبع: stage milk

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید