درامانقد-تئاتر: چهاردهمین نشست نقد صحنه با حضور علی عابدی، وحید آقاپور، زری کریمی، سعید یزدانی، سینا آزاد و بهزاد صدیقی عصر روز شنبه 3 شهریور ماه 97 با همکاری موسسه ی افرامانا در سالن استاد ذوالفقاری فرهنگسرای ارسباران برگزارشد.
به گزارش روابط عمومی موسسه ی افرا مانا، در این نشست نقد صحنه سینا آزاد (کارگردان، بازیگر و منتقد تئاتر) و بهزاد صدیقی (نمایش نامه نویس و دبیر نشست های نقد صحنه)، علی عابدی (نمایش نامه نویس و کارگردان تئاتر) وحید آقاپور (بازی)، زری کریمی (طراح لباس)، سعید یزدانی (طراح صحنه) درباره ی این اثر گفت وگو کردند.
در این نشست ابتدا بهزاد صدیقی با اشاره به این که نمایش نامه ی تیولا نمایش نامه ی جهان شمول و بی زمان و بی مکان و قابل اجرا در هر جغرافیایی است گفت: متن این اثر که متأثر از فضای گروتسک و ابزورد است این ویژگی را دارد که توسط کارگردان های مختلف اجرا شود. در واقع دست کارگردانان برای به روی صحنه بردن این اثر باز است تا هر یک بر اساس گرایشات خاص اجرایی خود به روی صحنه ببرند.
این نمایش نامه نویس در ادامه ی سخنان خود ضمن یادآوری این نکته که نمایش نامه ی تیولا جزو آثار ماندگار ادبیات نمایشی معاصر ایران خواهد بود، اضافه کرد: این اثر به دلیل دارا بودن همین ویژگی جهان شمولی، قابلیت ترجمه به زبان های مختلف دارد.
صدیقی هم چنین تصریح کرد: نمایش نامه ی تیولا موضوع و محتوای متفاوت و نویی دارد که بر ارزش های انسانی تأکید و جنگ را تقبیح می کند.
در ادامه ی این نشست علی عابدی ضمن ارزشمند بودن برگزاری این نشست ها در شرایط نامطلوب وضعیت تئاتر این روزها گفت: نمایش نامه ی تیولا در ادامه ی نمایش نامه های قبلی ام خرمگس، بچه ی آدم بدو و بقیه ی دیگر نمایش نامه هایم است. این متن متأثر از جهانی که در آن زندگی می کنیم و متأثر از مسئله ی جنگ که زندگی ما را احاطه کرده، هست.
این نمایش نامه نویس هم چنین با اشاره به این که در چند سال گذشته از موزه ی شهر برلین دیدار کرده و بسیاری از آثار بازمانده از جنگ جهانی دوم را در این موزه دیده است، گفت: کوره های آدم سوزی، هولوکاست، کاریکاتورهای هنرمندان از این جنگ و … در این موزه و حضور کوتاه مدتم در جنگ کشورمان با عراق، همه بر جهان فکری و ذهنی من در نمایش نامه نویسی تأثیر گذاشته است و نوشتن این نمایش نامه متأثر از این جهان فکری و شخصی من درباره ی جنگ است.
کارگردان تئاتر تیولا در ادامه اضافه کرد: به نظر من همان قدر که در مورد مسائل ابدی ازلی انسان مثل عشق، خیانت، انتقام و … هم چنان می توانیم درام هایی را خلق کنیم، درباره ی جنگ هم می توانیم نمایش نامه های زیادی بنویسیم. حتا در زیر متن بسیاری از نمایش نامه های شکسپیر هم مسئله ی جنگ و ارزش های انسانی متأثر از جنگ پرداخته شده و وجود دارد.
عابدی در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: جهان نمایش نامه ی تیولا در واقع جهان و نگاه شخصی من به جنگ است که با وضعیت گروتسک گونه آن را نوشته و خلق کرده ام.
سینا آزاد، کارگردان، بازیگر و منتقد تئاتر، در نقد این اثر ابتدا در خصوص متن نکاتی را یادآور شد و سپس درباره ی اجرا و کارگردانی اثر به ارائه ی نظرات خود پرداخت.
آزاد در بخش نخست سخنان خود با اشاره به عنوان این نمایش و موجودی به نام تیولا گفت: در واقع هنگامی که با عنوان تیولا رو به رو می شویم، با مسئله ی نامیرایی مواجه می شویم و وقتی که به آن نگاه می کنیم به یاد چند اسطوره ی یونانی می افتیم. هم چنین داستان اساطیری گیلگمش در ادبیات فارسی کهن به ذهنمان متبادر می شود که در این داستان بعد از از دست دادن همراه و یاور گیلگمش، انکیدو تصمیم می گیرد با اورشانابی، قایقرانش، به سمت اوتنپیشتیم ( یعنی او که زندگی یافت)، شخص نامیرایی برود تا راز جاودانگی را کشف کند و …
این کارگردان و بازیگر تئاتر هم چنین در ادامه با اشاره به اسطوره ی لامیا اضافه کرد: لامیا در یونان باستان، الهه ی کودک خوار بود. در این خصوص آریستوفان نیز در کتابش به این اسطوره اشاره کرده و لامیارا از کلمه ی لِیْموس به معنی مری گرفته است.
این منتقد تئاتر در خصوص واژه ی تیولا گفت: تیولا یا نوتریکولا یک موجود آبزی است که بعد از بلوغ جنسی و عروس دریایی شدن به مرحله ی پولیپ برمی گردد و هیچ وقت بعد از کهولت سن نمی میرد.
آزاد در ادامه افزود. بعد از دیدن نمایش تیولا، چنین اسطوره هایی به ذهنم آمد. درصحنه ی اول تماشاگر با نوعی از فضای تقابل امید و ناامیدی مواجه می شود. این موضوع در آثار ساموئل بکت هم به شدت موج می زند: امید و ناامیدی، رفتن یا نرفتن، احساس و عقل و … به همین دلیل می توان گفت در نمایش تیولا بخشی از وجوه ابزورد دیده می شود و جریان دارد.
سینا آزاد هم چنین تصریح کرد: اعتماد، ارتباط، مراوده و اطمینان و هدف در اجرای نمایش تیولا وجود دارد. همین که کاراکتر این نمایش از یک نوع مردن واهمه دارد و هدفش مردن به یک شکل دیگر است، یعنی هدف دارد به همین دلیل این مسئله سبب می شود که کارگردان از فضای ابزورد فاصله بگیرد چون اجرای این اثر ابزود صرف نیست.
منتقد این نشست در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به نماد پردازی و رویکرد نشانه شناسانه ی نویسنده و کارگردان این اثر گفت: وجود کوره ی آدمسوزی و نگهبان آن در متن و اجرای این اثر، درخت زندگی را برای مخاطب تداعی می کند. درخت زندگی خودش عامل زندگی است.
وی اضافه کرد: دغدغه ی اجتماعی در صحنه ی دوم این نمایش موضوع خوب و قابل تأملی است که در اجرا دیده شده است. در صحنه ی دوم با تصویری رو به رو می شویم که مادر پیر نمایش، استخوان را از خاکستر آدم های سوخته شده جدا می کند. این عمل، کار عبث و بیهوده ای از نگاه شخص پیرزن نیست بل که عامل حیات است. اشاره به سوزانده شدن آدم ها در داستان نمایش نیز فضای سرد و بی روحی را القا می کند که ترسناک است.
آزاد هم چنین در خصوص تناسب نداشتن ویژگی های گروتسک در این اجرا گفت: در اجرای تیولا، مسئله ی اعتماد و اطمینان وجود دارد ولی یکی از شاخصه های گروتسک عدم اطمینان است. چون در صحنه ی پیرمرد و پیرزن اطمینان حاصل از رفتن پیر مرد، در قبال آوردن تیولا دیده می شود که این مسئله با ذات گروتسک منافات دارد. متأسفانه نه در طراحی صحنه، نه در بازی بازیگران، نه در طراحی گریم و نه در موسیقی و طراحی نور وحشتی که در شیوه ی گروتسک وجود دارد، دیده نمی شود؛ چون گروتسک نابهنجار است زیرا حقیقت را تحریف می کند.
وی هم چنین در این نشست با اشاره به نظرات دو نظریه پرداز مطرح گروتسک، میخاییل باختین و کایزر گفت: در اجرای این اثر با وجود آن که تا حدودی کارگردان تلاش کرده بود فضای گروتسکگونه در صحنه حاکم باشد اما هیچ کدام از ویژگی های مهم گروتسک در این اثر دیده نمی شود. در واقع فضایی در اجرا وجود دارد، بدون آن که ناراحت کننده و عذاب آور باشد، از گروتسک فاصله می گیرد و به نظرم فضای فراشگفتی را بیشتر به وجود می آورد و تداعی می کند.
این منتقد در خصوص طراحی صحنه ی نمایش تیولا گفت: طراحی صحنه جدا از آن که می توانست کاربردی تر باشد و استلیزه تر و مینیمال، به نظر می رسد که بیشتر مانع بازی های بازیگران شده و جلوی حرکت آزادانه ی بازیگران را گرفته و به همین دلیل مانع میزانسن هایی که کارگردان مد نظرش بوده، شده است. در واقع تماشاگر با میزانسن های ایستا و ساکن رو به رو می شود که به همین دلیل از قدرت اجرا کاسته است و از طرفی به دلیل محدودیت فضای سالن، این میزانسن ها خسته کننده و تکراری شده. به نظرم این نمایش می بایستی در سالنی بهتر و بزرگتر و با امکانات فنی بیشتر اجرا می شد تا نمایش از جلوه ی بصری بهتری برخوردار می شد.
این کارگردان تئاتر در پایان سخنان خود بازی وحید آقاپور را در جهت فضاسازی و پیشبرد اجرا تأثیرگذار عنوان کرد.
وحید آقاپور یکی از بازیگران حاضر نمایش تیولا در این نشست ضمن تأیید صحبت های علی عابدی گفت: تجربه ی همکاری من با علی عابدی در نمایش تیولا ، چهارمین تجربه ی همکاری است. بنابر این مواجه شدن با جهان نمایش نامه ی تیولا برای من چندان جدید نبوده و برایم آشناست. بعد از چهار تجربه همکاری با علی عابدی، دغدغه های او را در نمایش نامه نویسی می شناسم و می دانم نسبت به جنگ چه نوع دغدغه ای دارد.
این بازیگر در ادامه اضافه کرد: ترسیم و تصویر جهان ذهنی عابدی در نمایش نامه هایش در تنهایی و پیش از نوشتن و هنگام نوشتن متن به طور کامل شکل می گیرد و آفرینش هنری اثرش اتفاق می افتد. برای همین در طول تمرین برای اجرا ، متن هایش کم تر دچار تغییر می شود. جدا از آن عابدی همیشه فقط نمایش نامه های خودش را کارگردانی می کند. در نمایش تیولا هم نگاه فانتری گونه به جنگ، مثل نمایش نامه های قبلی اش، دیده می شود که با نگاه خاصی که او به گروتسک دارد، عجین شده است.
آقاپور در بخش دیگری از سخنان خود گفت: برای رسیدن به نقشم در این اثر جدا از تجربیات 16 ساله ام در بازیگری، سعی کردم خارج از قاعده و جهش های ناگهانی حرکت نکنم و بر اساس نقشی که نویسنده خلق کرده، نقشم را خلق و بازی کنم. البته این نمایش نامه در دو برهه ی زمانی تمرین شد که متقارن با فضا و مشکلات اجتماعی و افتصادی و سیاسی کشور بود. قصه ی نمایش نامه ترسناک و دهشتناک بود و طبیعتن این فضای تلخ بر ما هم تأثیرگذار بود. سعی کردیم در اجرا تلاش کردیم دیگر این ترسناکی را تشدید نکنیم.
زری کریمی، طراح لباس نمایش تیولا، در بخش دیگری از این نشست در خصوص تجربه ی خود با عابدی گفت: این سومین تجربه ی من با علی عابدی است بنابراین زبان و نگاه و سلیقه هم دیگر را کاملن درک می کنیم و آشناییم و به زبان مشترکی رسیده ایم.
این طراح لباس هم چنین تصریح کرد: در طراحی لباس همه ی بازیگران این نمایش، سعی کردم بافت و جنس پارچه ها را یکسان انتخاب کنم تا به اله مان جنگ این لباس ها نزدیک باشد و در فضاسازی داستان نمایش تأثیرگذار باشد. در واقع سعی کردم از چنین بافتی به فرم تیپیکال کاراکترهای نمایش برسم. به همین دلیل شعی کردم جنگ و محیط زندگی آدم های این اثر را از طریق این نوع طراحی لباس برای مخاطب فضاسازی و باورپذیر ارائه کنم.
سعید یزدانی، طراح صحنه ی تئاتر تیولا، با اشاره به این که تجربه ی همکاری با کارگردان نمایش تیولا نخستین تجربه ی همکاری با اوست، در باره ی طراحی صحنه ی این اثر گفت: سعی کردم با هم فکری کارگردان با توجه به فضای نمایش نامه به یک فضای بی زمان و بی مکان و خروجی درست برسم. البته در طراحی به دلیل سالن اجرا و امکانات محدودی که درا ختیار داشتیم نتوانستم به همه ی خواسته هایم برسیم. طول و عمق و عرض صحنه ی سالن اجرای این نمایش که حدودن فضای هفت در هفت مربع بود به ما اجازه نمی داد که در طراحی با خیال راحت کار کنیم و آن طور که باید بر تماشاگر تأثیر بگذاریم.
این طراح صحنه در پایان این نشست یادآورشد: در طراحی صحنه سعی کردم تصویر نامتعارفی از جنگ و کوره های آدم سوزی ارائه بدهم. جدا از آن تلاش کردم از نظر میزانسن و حرکت، در تصویرسازی هایی که کارگردان مد نظرش بود، با آقای عابدی هماهنگ عمل کنم. می خواستم تصویری در صحنه خلق کنم که از روند تکرار، جلوگیری کند و به پویایی اجرا منجرشود. این که چقدر در این کار موفق بوده ام، تماشاگران باید قضاوت کنند.
گفتنی است در پایان این نشست لوح تقدیری به هریک از مدعوین آن از طرف مدیریت فرهنگی هنری منطقه ی سه و رئیس فرهنگسرای ارسباران اهداشد.