نگاهی به مستند «درباره فروشنده» ساخته وحید صداقت و تهمینه منزوی

 

درامانقد-سینما: مستند «درباره فروشنده» اثری درباره فیلم «فروشنده» ساخته ستایش شده اصغر فرهادی نیست. اساساً اسم «درباره فروشنده» انتخاب با سلیقه و دقیقی برای این مستند نیست. «درباره فروشنده» بیشتر بازتاب دهنده تفسیرهایی درباره موضوع­ خود است تا اینکه واقعیت آن پدیده را بازنمایی کند.

هر فیلم یک پدیده است؛ سفری که از نطفه بستن ایده، قوام آن روی کاغذ، آماده سازی، تولید و موفقیت های احتمالی و نقدهای متفاوت عبور می کند -و به شرط مایه داشتن- با واکنش ها و تفاسیری که ایجاد می کند ادامه می یابد و گاه به سفری ابدی بدل می شود(دیگر می دانیم که خیلی از فیلمها تا ابد می مانند). بدیهی است که مستندی خوب درباره یک فیلم باید آن فیلم را به عنوان یک پدیده چند وجهی و زنده که روند و سرنوشت خاص خود را دارد فهم و بازنمایی کند. اما سازندگان مستند «درباره فروشنده» به فیلم «فروشنده» همچون یک پدیده زنده نگاه نکرده اند. آنها با کنار گذاشتن سفر این پدیده، تلاش کردند پرونده ای تفسیرمحور درباره این فیلم گردآوری کنند. هرچند که طیف متفاوت و نسبتاً متعددی از منتقدان خوب داخلی و خارجی درباره اثر حرف می زنند، اما اغلب حرفهای آنها در جهت دادن تفاسیر و زایش معناهایی ذهنی درباره «فروشنده» است. حتی خود فرهادی به عنوان کارگردان فیلم، کمتر در قامت کارگردان، بلکه بیشتر در هیئت یک مفسر از کار خود ظاهر می شود. نمایشی غیر جذاب و اغلب بالا به پایین از فیلمساز که بیشتر از آنکه کارش تصویر شود، خودش خودش را توضیح می دهد.

به همین دلایل با وجود جذابیت مستندهای گفت و گو محور- دستکم برای خودم به عنوان نگارنده این سطور- نمی توان این اثر را درباره یک پدیده زنده به نام «فروشنده» دانست، بلکه بیشتر باید آن را به چشم بزرگداشتی درباره یک پدیده موزه ای و تمام شده دید که تنها می تواند با بازی های ذهنی و معناشناختی، تفاسیر و بینش هایی احتمالاً تازه درباره آن موضوع ایجاد کند.

این نوع نزدیک شدن به موضوع اتفاقاً سبب شده فیلم «فروشنده» در فاصله ای دور از ما قرار بگیرد و بیشتر به یک منبع تفسیری-تحلیلی مانند باشد که احتمالاً به درد یک تحقیق دانشگاهی یا کلاسی بخورد. البته حتی در این ساحت هم فیلم آنچنان موفق نیست. در این حوزه هم مستند «درباره فروشنده» اثری کامل، چندوجهی و عالمانه نیست، یک پدیده جانبدارانه و تبلیغاتی است که با هیجانی شیفته وار از موضوع خود تعریف و تمجید می کند.

«درباره فروشنده» البته تصاویری از پشت صحنه را هم در خود دارد. در اینجا یکی از مهمترین و شاید تنها نکته جالب و خاص مستند دیده می شود و آن هم جزئیات بیشتری است از شیوه کار فرهادی با بازیگران و روند معروفی که او در تمرین های پیش از فیلمبرداری برای شخصیت پردازی و پرداخت بهتر داستان طی می کند. فیلم در این مورد حاوی نکات آموزنده و جالب توجهی است. این نمایش جالب توجه حسرت زیادی را بجا می گذارد درباره ساحات دیگر کار فرهادی، اینکه او چگونه و با چه روشی فیلمنامه را گسترش می دهد؟ نگاهش به دوربین چیست و چگونه سعی می کند از دوربین استفاده کند؟ اساساً آن تمرینهای تئاتری پیش از فیلمبرداری را با چه رویکردی به میزانسنی پیش روی دوربین بدل می کند؟ خود این می تواند نکته مهمی را درباره سینمای فرهادی و ذهنیت او آشکار کند که چگونه از یک زمینه تئاتری به یک دوربین مستندنمای کاملاً متضاد با آن زمینه دست می یابد و آن را به مجموعه ای همگن بدل می کند و درام را در نهایت خود به بطن واقعیت پیوند می زند. اما گویی هیچ یک از این سؤالات ساختاری اساسی برای سازندگان مستند «درباره فروشنده» سؤال نبوده و یا اگر بوده جستجوی پاسخ آنها در گفت و گو با خود فیلمساز و سیاهه ای از منتقدان سرشناس- به جز پاره ای اشارات گذرا- مسئله نبوده است.

رویکرد ستایش گونه و شیفته وار از یک سو منجر به عدم صمیمیت و اتفاقاً دور شدن فیلم و فیلمساز از مخاطب شده است و از سوی دیگر  سازندگان اثر را به شدت درون احساسی از فیلم قرار داده و از دیدن آن به عنوان یک پدیده مستقل عاجز کرده است. این نگاه شیفته وار اساساً فیلمساز را مغلوب موضوعش می کند. آنچه موجب گرمای مستند «درباره فروشنده» است تنها جذابیت حرف زدن درباره فیلمها و البته ریتم مناسب این حرفها و پیوست اثر در تدوین خوب صورت گرفته است.

این مطلب در شماره خرداد 97 ماهنامه «هنر و تجربه» نیز به چاپ رسیده است.

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید