گزارشی درباره کتاب های مربوط به «سینمای سوم»
تقدیم به یاد و خاطره پرویز شفا
ایده نقد: کتاب «سینمای فلسطین» که بررسی و واکاوی دقیقی از تاریخ مدفون شده سینمای فلسطین است، در اصل بخشی از پروژه همواره در حال تکمیل تاریخ نگاری «سینمای سوم» محسوب می شود؛ سینمایی که اگر بخواهیم به تعریف فرناندو سولاناس و اکتاویو گتینو وفادار بمانیم در مقابل دو نوع سینما می ایستد، دو نوع از نظام استتیکی ساماندهی تصاویر و صداها که در آن اولی متعلق به سینمای جریان اصلی «هالیوود» است، که الگوی جهان شمول فرمالش تمام سینماهای جهان را بلعیده است، و دومی به سینمای «مولف» اروپایی اختصاص دارد؛ به فیلمهای روشنفکرانه آنتونیونی، برگمان، درایر، فلینی و… (البته سینمای سوم نمی تواند معادل با فیلمهای جهان سوم باشد، چرا که خیلی از این فیلم ها از لحاظ فرم و شیوه تولید متعلق به سینمای اول و دوم است. سینمای سوم یک شیوه فیلمسازی است که می تواند متعلق به هر کجای جهان باشد)
گتینو و سولاناس به هر دو نوع سینمایی که ذکر شد می تاختند، هالیوود را به علت نادیده انگاشتن مخاطب به عنوان بخشی فعال در ساختن متن و نیز نظام تولیدی استثماری اش، و فیلم های «مولف» اروپایی را بدین خاطر که معتقد بودند با وجود ابداعات فرمالی که در برابر سینمای هالیوود صورت گرفته کماکان هسته سخت فیلمسازی به سبک «جریان اصلی» را، که همان شیوه تولید باشد، دست نخورده باقی گذاشته است.
بدین شکل «سینمای سوم» کار خود را با حمله به شیوه تولید، و از پی آن تمام نظام بازنمایی سینمای اول و دوم آغاز کرد. در کنار این، مضامین ضد استعماری (عمدتاً ملهم ار فرانتس فانون و ادوارد سعید)، پرداختن به پروتاگونیست جمعی به جای قهرمان فردی، اهمیت نقش پداگوژیک رسانه سینما در مواجهه با توده ها، و شیوه جمعی تولید و پخش از دیگر ویژگی های «سینمای سوم» بود. سینمایی که خاستگاه آن بیشتر در کشورهای توسعه نیافته و به طور کلی جهان سوم قرار دارد. به همین خاطر است که طبق تعریف مارشال برمن قسمی «مدرنیته توسعه نیافتگیِ» مختص کشورهای جهان سوم در نظام استتیکی این فیلم ها مشاهده می شود.
اما «سینمای سوم» همچون یک ایده جهان شمول، کشورهای جهان اول را هم درگیر خود کرده است. از «گروه ژیگاورتوف» ژان لوک گدار و ژان پیر گورن، تا گروه «SLON» کریس مارکر، و دست آخر فیلم های پیتر واتکینز، می توان فیلم سازی ملهم از اندیشه های فرناندو سولاناس و اکتاویو گتینو را مشاهده کرد. ولی در حوزه نشر کماکان جای خالی پژوهشی جامع در باب تاریخ سینمای سوم به شدت حس می شود. تاریخ نگاری این بخش زیرزمینیِ تاریخ سینما همواره از نظر دور مانده است. در حوزه کتابها و نشریات مرتبط با مباحث نظری و مطالعات فیلم تا قبل از دهه 80 میلادی، جای خالی سینمای سوم احساس می شود. اما در دهه های 80 و 90 شاهد انفجار تمام عیار نظریه و تحقیق در باب سینمای سوم بودیم که منجر شد به گنجینه عظیم متونی در این عرصه به زبان انگلیسی: «سینمای سوم در جهان سوم: زیبایی شناسی رهایی بخشی»(1982) اثر تشوم گابریل، «فیلمسازی جهان سوم و غرب» (1987) اثر روی آرمز، «سینمای آفریقا» (1992) نوشته مانتیا دیاوارا، کتابهایی بودند که یکسره به سینمای کوبا و آرژانتین و برزیل می پرداختند، و به علاوه آثار مکرر آن دسته از مطبوعات که به جهان سوم می پرداختند مانند مجله «سینه است»، «جامپ کات»، «فیلم کوارترلی»، «اسکرین»، «بلک فیلم ریویو» و بسیاری دیگر.
اما در حوزه نشر فارسی، چه در زمینه ترجمه و چه تالیف، هیچ حرکت نظام مندی در راستای تبیین و شناساندن سینمای سوم صورت نگرفته است. با این حال فعالیت های کسانی چون پرویز شفا و احمد ضابطی جهرمی منجر به پدید آمدن کتاب هایی در معرفی و نقد این جریان در حوزه نشر فارسی شد که در ادامه نگاهی به آنها می اندازیم.
عمده کتابها در باره سینمای سوم، به طور خاص، و سینمای جهان سوم، به طور عام، بعد از انقلاب 57 در ایران ترجمه و یا تألیف شد؛ انقلابی که باعث گسست از وابستگی اقتصادی و فرهنگی به جهان امپریالیستی شد و فضایی را فراهم کرد تا زیر سیطره گفتمان جهان سومگرایی، نیرو های چپ و سکولار و مذهبی پساانقلابی به سمت شناخت هر چه بیشتر فرهنگ انقلابی دیگر ملل تحت ستم بروند.
کتاب «سینمای سوم-سینمای چریکی» (ناشر دالفا-سال نشر 1359)، که در اصل ترجمه بیانیه معروفی به نام «پیش به سوی سینمای سوم» از فرناندو سولاناس و اکتاویو گتینو است، را پرویز شفا ترجمه کرد. کتاب شامل بیانیه سولاناس و گتینو و یادداشتی از جیمز روی مکبین درباره فیلم دوران ساز آنها «ساعت آتش افروزی» است؛ کتابی هنوز راه گشا برای محققان سینمای سوم. اما پرویز شفا علاوه بر این کتاب، کتاب های دیگری را نیز در زمینه معرفی سینمای سوم و چریکی در آن سالها تهیه و ترجمه کرد (پروژه ای که تا حدودی به تنهایی پیش برد و هیچگاه مورد توجه واقع نشد).
کتاب «استعمار و ضد استعمار در سینما» (انتشارات توس) گردآوری و ترجمه دیگری از پرویز شفا بود؛ کتابی که در فصلهایی، با توجه به آثار لینا ورتمولر فیلمساز زن چپگرای ایتالیایی و گروه ژیگاورتوف گدار و گورن، به تاثیر سینمای سوم در جهان روشنفکری غرب می پردازد، و در فصلهای پایانی هم بحثی درباره سینمای مقاومت فلسطین و الجزایر دارد. مصاحبه با ژان پیر گورن و مقاله سینمای عرب گی هنه بل از فصلهای درخشان این کتاب است که ترجمه این متون به زبان فارسی کاری بزرگ در زمینه انتقال آثار نظری سینمایی در ایران است. همچنین مقاله مشهور سوزان سانتاگ درباره سینمای گدار نیز نخستین بار در این کتاب و توسط پرویز شفا ترجمه شد.
مجموعه کتاب «سینمای زمان» (دو جلد)، سال 57 (ناشر نامعلوم) ترجمه پرویز شفا، در هر جلد به مباحث مختلفی از سینمای سوم می پردازد. جلد اول مختص به سینمای آفریقا است؛ سینمای الجزایر، مصر، تونس، آفریقای جنوبی و… در مقالات متعددی در کتاب بررسی می شود که متنی جامع برای شناختی ابتدایی از ماهیت ضد استعماری ملهم از فانون در سینمای آفریقا دارد، و در کتاب دوم مقالاتی درباره ژان ویگو، سینما نو برزیل، فیلمسازی گلوبر روشا و همچنین متن پیاده شده فیلم «نامه به جین» گدار و گورن قرار دارد. این مجموعه دو جلدی در تلاش است قسمی نظریه رادیکال فیلم معاصر را به فضای داخلی پژوهش سینمایی معرفی کند.
جزوه «سینما سلاح تئوریک» که شامل مقالاتی از جیمز روی مک بین (منتقد فیلم چپگرای آمریکایی در دهه هفتاد میلادی) در باره فیلمهای گروه ژیگاورتوف است. متنی جذاب که همراه با مقدمه خود پرویز شفا بیشتر مانیفستی است درباره فیلمسازی چریکی، آن هم در زمینه ای تاریخی و ملهم از فضای آن سالها که بیشتر سمت وسوی مارکسیستی دارد. این جزوه به همراه کتاب/جزوه «پیش به سوی سینمای سوم» و کتاب «استعمار و ضد استعمار در سینما» تشکیل دهنده اصول کلی تفکر و عمل فیلمسازی به شیوه سینمای سوم است؛ و همچنین نمونه هایی درخشان از تحلیل مارکسیستی فیلم در دهه هفتاد میلادی، تحلیلی که تاکیدش را بر عناصر فرمال، شیوه تولید و نظام بازنمایی اثر می گذارد تا از این راه دلالت های سیاسی ارتجاعی یا رهایی بخش را در فیلم ها شناسایی کند.
مجموعه کتاب «سینمای کشورهای جهان سوم» به کوشش مایکل چانن تهیه شده است که در جلد نخست به سینمای شیلی می پردازد و احمد ظابطی جهرمی آن را ترجمه کرده و توسط انتشارات بیگوند در سال 57 به چاپ رسیده است. این کتاب شامل شرحی دقیق از اوضاع اقتصادی و فرهنگی در شیلی دهه 70 است، و نیز شامل گفتگوهای مفصلی است با فیلمسازان بزرگ وقت شیلی از جمله: رائول روئیز، میگوئل لیتین و هل ویوسوتو. در پیوستها نیز بخشی از مهمترین بیانیه های گروه های فیلمسازی شیلی در آن دوران ترجمه شده، متونی جذاب برای پژوهشگران سینمای چریکی.
کتاب مهم دیگری که در آن سالها ضابطی جهرمی ترجمه کرد کتابی جامع درباره سینمای الجزایر است که شرح کاملی است از فیلمسازان و فیلمهای مهم دهه های 50 و 60 و 70 میلادی در سینمای الجزایر. این کتاب به کوشش هلا سلمان و گی هنه بل تهیه شده و متنی مهم در راستای شناخت جامع تر سینمای رادیکال عرب در دهه 70 است. این کتاب را نشر عکس معاصر در سال 1365 منتشر کرده است.
و سرانجام کتاب آخر «سینمای فلسطین: منظره، جراحت روحی و خاطره» نوشته نوریت گرتز و جرج خلیفی و ترجمه وحیداله موسوی که توسط نشر ساقی در سا1394 منتشر شده است. کتاب اخیر بیش از هر چیز نشان از غیبتی بیست ساله در راستای پژوهش در باب سینمای سوم دارد، که یکی از دلایلش بیشک فروکش کردن جو انقلابی و ضد امپریالیستی اوایل انقلاب به نفع اعتدال و ورود به بازارهای غربی از دهه 70 به بعد است. البته این موضوع نیاز به آسیب شناسی دارد، که چگونه از دهه 70 شمسی به بعد رویکرد به سینمای اول و تولیدات نظری همسو با آن جای متون نظری سینمای رادیکال دهه 70 میلادی را می گیرد. دلیل دیگر این امر را می توان در افول جنبش های سینمایی رادیکال در خود کشورهای جهان سوم و جهان اول دید (مهاجرت و انزوای خودخواسته پرویز شفا در آمریکا و کم شدن فعالیت ضابطی جهرمی و جذاب نبودن این موضوع برای مترجمان سینمایی نسل های بعد از دیگر عوامل است). به هر صورت کتاب «سینمای فلسطین» شرح جامع و دقیقی از تاریخ و سیر تحول سینمای فلسطین به عنوان سیاسی ترین سینما در کشورهای عرب است. بررسی کارنامه فیلمسازی کسانی چون میشل خلیفی، علی نصار و رشید مشهراوی از دیگر فصل های کتاب است، همراه با گاه شمار جذابی از سیر وقایع تاثیر گذار در سینمای فلسطین. نویسندگان این کتاب با توجه به نقاط عطف تاریخی، مانند روز نکبت، جنگ شش روزه، تشکیل سازمانهای مقاومت، حمله اشغالگران به تاسیسات سازمان آزادی بخش در لبنان، انتفاضه های اول و دوم، پیمانهای صلح و سایر رویدادها، با تقسیم سینمای فلسطین به چهار دوره مختلف، تحول دیالکتیکی این سینما را بررسی می کند.