درامانقد-تئاتر: مارتین مکدونا؛ نویسنده و کارگردان ایرلندی-انگلیسی؛ با درخشش آثارش در معتبرترین مجامع هنری تئاتر و سینما در سالهای اخیر به چهرهای مشهور و گاهی جنجالی بدل شده است.
سردبیر، در یادداشت آغازین این شماره از «نقد هنر» نوشته است: «آثار مارتین مکدونا در کشور ما دارای اقبال بسیاری بوده و هست. هم ترجمهی نمایشنامههای او فروش خوبی داشتهاند و هم اجرای صحنهای آثار وی مخاطبان گستردهای داشته است. اما به راستی آثار مکدونا- با توجه به تمام تفاوتهای فرهنگیای موجود- چه ویژگیای دارد که توانسته جوانان ما را جذب کند؟» این سؤالی است که جواب آن را در مطالب پنجمین شمارهی «نقد هنر» میتوان جستجو کرد.
در دو مصاحبهی چاپ شده از مکدونا در «نقد هنر» علاوه بر افشای بخشی از خصوصیات فردی وی، از احساساتش نسبت به تئاتر و علاقهی وافرش به سینما بیپرده سخن گفته شده است.
در واپسین شمارهی «نقد هنر»، چهار نمایشنامه از دو تریلوژی مکدونا، به قلم منتقدان اروپایی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
همچنین در مقالهای با عنوان «قصهی خانواده در حکومتهای خالی از اخلاق» تشابهات دو نمایشنامهی «مرد بالشی» مکدونا و «مرگ فروشنده» آرتور میلر توسط «ایمُن جُردن» مورد واکاوی قرار گرفته است.
معرفی سبک تئاتر «اینیرفیس» که آثار مکدونا نیز از جمله آثار این سبک است با عنوان «قصههای خشونتآمیز، تحریککننده و گستاخانه» در «نقد هنر» به چاپ رسیده است.
مکدونا هنرمندی محبوب است و آثارش همواره ستایش شدهاند؛ لذا پیدا کردن نقدی منفی و البته اصولی بر آثارش دشوار است. در مطلبی با عنوان «چرا سه بیلبورد فیلم بدی است!» نویسنده سعی کرده تا فارغ از هیاهوهای رسانهای، این فیلم موفق در رقابت اسکار را به چالش بکشد و نقاط ضعف آن را به مخاطب نشان دهد.
پنجمین شماره از نشریهی «نقد هنر» با مدیرمسئولی سارا منصوری و سردبیری حمیدرضا قنبری در ۱۰۴ صفحه و با قیمت ۷۰۰۰ تومان از کتابفروشیهای معتبر قابل تهیه است