درامانقد-تئاتر: شاید یکی از اصلیترین ایدههای وجود تئاتر به عنوان یک هنر مستقل در ساختار فرهنگی کشورها و وجود تمرکز دولتی بر فعالیتی تحت عنوان تئاتر این باشد که هنوز تئاتر را یکی از شریانهای اصلی فرهنگ یک جامعه بر میشمارند.
با آشنایی اندکی با نظریات پژوهشی علوم اجتماعی از جمله انسانشناسی میتوانیم این جمله را با صراحت بگوییم که ایدهی محدودیت فعالیت فرهنگی در چارچوب ساختارهای شناختهشده از جمله هنرهای هفتگانه مستقل از هم عملاً معنای خود را از دست داده است.
در جهانی که فرهنگ خیلی راحت میتواند در شکلی ناهنجار مانند دیوارنویسی ظاهر شود یا رقصیدن چند جوان جلوی سالن نمایش به حکم یک اجرا همتراز با اجرای داخل سالن نمایش باشد؛ تلاش برای محدود کردن هنرمندان تجسمی در گالری و مراحل مختلف بازبینیهای کیفی و اخلاقی برای اجرای نمایش عملاً در جلوگیری از شکلگیری جریانهای فرهنگیِ پیرامون این فعالیتهای هنری بینتیجه است.
شاید این یکی از اصلیترین نتایجی است که هنرمندان و کسانی که سودای هنرمندی را در سر دارند باید به خود یادآوری کنند:《در جهانی که فعالیتهای هنری و فرهنگی با زندگی همهی آحاد جامعه درگیر است دیگر تلاش برای ساختن یک الگو از خود برای دیگران تلاشی بی نتیجه و عبث است.》
این تلاش شاید اصلیترین دلیل برای وجود این امرِ به ظاهر ناپسند باشد:《نقد معنای خود را از دست داده و جایگاه منتقد تبدیل به یک امر زینتی برای مشتریان شده است.》
منتقدان تئاتر هم از این قاعده مستثتا نیستند و از به خطر افتادن جایگاهشان در جامعهی کوچکی که از بیرون، تئاتری خوانده میشود میترسند. آنان خیلی اوقات با فکر به این یک جمله که:《اگر الان راجع این کار بد بنویسم چه میشود؟》از دستیابی به ایدهی نقد باز میمانند. آنان از مدتی به بعد تبدیل به ماشینهای تولید متنهایی میشوند که دیگر هیچ ارتباطی به خودشان ندارد! در چنین جایگاهی دیگر نمیتوان وجود منتقد را به عنوان عنصری برای تبیین ایدهی نمایشی پذیرفت بلکه او تبدیل به دستگاه ارزشگذاری شده که آثار دیگران را خوب و بد میکند.
شاید این موضوع اصلیترین دلیل بیاهمیت شدن عنصری به نام نقد در بین مخاطبان تئاتر است. مخاطبان دیگر به منتقد اعتماد ندارند و ترجیح میدهند از تجربهی مواجههی خود به عنوان الگوی نابتر مواجهه با یک اثر هنری استفاده کنند. در این شرایط اعتماد به عقلِ ناقصِ خود بسیار بهتر از سپردن آن به راهی است که ناکجا را مقصد خویش قرار داده است…