درامانقد-سینما: آنچه در ادامه می خوانید گفته های تیلدا سویینتن بازیگر نابعه و متفاوت 56 ساله است که درباره فیلم «اوکجا» از تازه ترین تجربه های بازیگری خود می گیرد.
از مارگارت تاچر تا ایوانکا ترامپ!
در فیلم قبلی بونگ جونهو با نام «اسنوپیئرسر» (قطار برفشکن) شخصیتم را با شباهتهایی به مارگارت تاچر پرداخت کردم. این بار هنگام فیلمبرداری در نیویورک در تابستان گذشته بود که موقع ناهار، گردهمایی جمهوریخواهان را در تلویزیون دیدم و دختر متفاوت یک سلسلهی بانفوذ و مشکوک دیگر، نظرم را به خود جلب کرد؛ با آن شکلوشمایل پرزرقوبرق.
اوکجا و سگ الهامبخش سویینتون!
اوکجا در وهلهی اول، در ذهن کارگردان شکل گرفت اما یکی از منابع الهامش هم یکی از سگهای من بود که اسمش رُزی است. چهارتا از این سگها دارم که اصلاً برایم حکم حیوان خانگی را ندارند. ما یک خانواده هستیم که بیشترمان انسان نیستند. من همهی زندگیام را با حیوانات زیستهام و صبوری، خوشی، وفاداری، بیآلایشی و خیلی رفتارهای دیگر را از آنها یاد گرفتهام.
آموختن راه درست از فرزندان
برخی میگویند چهطور راه درست را به فرزندانت میآموزی؟ باید بگویم آنها به من میآموزند و بهمراتب بیشتر از راه درست میدانند. معصومیتِ عمدهی بچهها واقعاً نشانهی صداقت و کمال اخلاقی آنهاست. من واقعاً به فرزندانم افتخار میکنم چون نگاه و چشمانداز درستی دارند.
درباره گیاهخواری
من واقعاً گوشت نمیخورم. اما جایی زندگی میکنم که بهراحتی میشود گوشتی پیدا کرد که میدانید چهطور کشتار شده است. از این رو میدانم که اگر بخواهم باید چهطور گوشتی را بخورم. پس خوششانسم که در چنین جایی زندگی میکنم چون زندگی در شهرها و پرهیز از گوشتخواری کار بسیار بسیار دشواری است، بهخصوص اگر حقوق چندانی برای امرار معاش نداشته باشید. همان طور که شخصیت نانسی در فیلم میگوید: «اگر ارزان باشد، مردم آن را میخورند.»
لوسی، وارثی احمق و نگونبخت
شخصیتم لوسی واقعاً آدم بیچارهای است. او گمراه شده و فقط یک آدم احمق است. او در وهلهی نخست، یک وارث است که این وحشتناک است. به نظرم یکی از مضامین مهم فیلم وراثت است. اگر وارثِ چنین تشکیلات مخوفی باشید چه اتفاقی میافتد؟ و چهطور زندگی شما را تحت تأثیر قرار میدهد؟ حتی اگر تلاش کنید نام و اعتبار تازهای به دست بیاورید و به چهرهای مقبول بدل شوید، شانس چندانی نخواهید شد و بالأخره تاوان گذشته را پس میدهید. من واقعاً دلم برای لوسی میسوزد.
نتفلیکس و تغییر قواعد بازی
باید باور کنیم که ظهور نتفلیکس در خدمت شرایط جدید است و برای پیشرفت هرچه بهتر. وقتی فیلمی مانند «اوکجا» را تماشا میکنید و از جنبههای زیباییشناسانهاش لذت میبرید باید این موضوع را بدانید که کارگردانش این پروژه سینمایی را به همهی استودیوهای مهم دنیا عرضه کرد و همه به او «نه» گفتند. در این شرایط نتفلیکس استقبال کرد و علاوه بر جواب مثبت گفت: «هر جور که تو بخوای!» حالا شما به تماشای ماحصل کار نشستهاید و میبینید که تد ساراندوس و گروهش در نتفلیکس چهطور با اساتید سینمای معاصر همکاری میکنند و همین طور بر دامنهی فعالیتهایشان با بزرگان سینما میافزایند. ما باید قدردان این اتفاقهای خوب باشیم.
منابع: دِیزددیجیتال و هافینگتنپست