نماد سایت درامانقد

فیلم‌هفته«تنها پسر زنده در نیویورک»/عجیب اما تماشایی

همه آنچه باید درباره «تنها پسر زنده در نیویورک» ساخته مارک وب بدانید:

درامانقد-سینما: «تنها پسر زنده در نیویورک»ساخته مارک وب فیلمی درام محصول 2017 و نویسندگی  آلن لوب است.  فیلم باوجود اینکه نقد‌های چندان ستایش‌آمیزی دریافت نکرد اما به خاطر کارگردانش مارک وب قابل بررسی است. مارک وب در کارنامه‌اش «500 روز  تابستان» را دارد که میان سینمادوستان به فیلمی کالت تبدیل شده است. مارک وب دو فیلم ابرقهرمانانه ی «مردعنکبوتی شگفت انگیز» و دنباله آن را نیز کارگردانی کرده که در زمره  فیلم‌های پرفروش قرار می‌گیرند. همچنین او امسال فیلم کمدی درام «بااستعداد»(2017) را روی  پرده داشت. که با بودجه کم اما با استقبال تماشاگران روبه رو شد. مارک وب ماه اوت 2012 اعلام کرد که می‌خواهد «تنها پسر زنده در نیویورک» را بسازد. در ماه نوامبر سال 2014 مایلز تلر به پروژه پیوست. سپتامبر سال 2016 کالوم ترنر جایگزین مایلز تلر شد. در ماه های بعدی پیرس برازنان و کیت بکینسل به فهرست بازیگران اضافه شدند. فیلمبرداری ماه  اکتبر سال 2016 آغاز شد. تهیه کننده اصلی و پخش «تنها پسر زنده در نیویورک» بر عهده «آمازون استودیوز» بود. فیلم ماه اوت 2017 توسط کمپانی‌های «آمازون استودیوز» و «رودساید اترکشنز» پخش شد اما فروش قابل توجه‌ای نداشت.

 

«تنها پسر زنده  در نیویورک»/The Only Living Boy in New York

کارگردان:مارک وب، فیلمنامه: آلن لوئب، مدیر فیلمبرداری:استوارت درایبرگ،  موسیقی:راب سیمونسن، تدوین:تیم استریتو، بازیگران:پیرس برازنان( ایتان وب)، جف بریجز(وی.اف جرالد)، کیت بکینسل(جوآنا)، سینتیا نیکسون( جودیث وب)، کالوم ترنر( توماس وب)، کایرسی سلمونز(میمی پستوری)و… محصول 2017 آمریکا، 88 دقیقه،پخش:آمازون استودیوز، رودساید اترکشنز.

 

خلاصه داستان: «توماس وب» پسر ناشری مشهور از کالج دانش آموخته می‌شود و آپارتمان پدرومادرش را که در منطقه اعیان‌نشین نیویورک است ترک گفته و به منطقه‌ای معمولی نقل مکان می‌کند. توماس با همسایه الکلی خود  «وی.اف.جرالد» دوست می‌‌شود که بعدها پی می‌برد او نویسنده‌ای مشهور است. زندگی توماس زیرو رو می‌شود وقتی که پی می‌برد پدرش ایتان به مادرش خیانت می‌کند و با زنی جوان به نام جوآنا در ارتباط است. توماس می‌خواهد رابطه ایتان و جوآنا را بهم بزند و جوآنا را مدام تعقیب می‌کند. جوآنا توماس را از چهره می‌شناسد  و زمانی که او برای صحبت نزدیک جوآنا می‌شود، جوآنا به او می‌گوید که می‌شناسدش. توماس و جوآنا با هم دوست می‌شوند و توماس به جوآنا علاقه پیدا می‌کند. توماس با پیشروی این رابطه دست به اقداماتی می‌زند که زندگی اطرافیانش کاملا دگرگون می‌شود.

 

واکنش منتقدان: «تنها پسر زنده در نیویورک» چندان محبوب منتقدان نبود. در سایت متاکریتیک براساس 23 نقد منتشر شده امتیاز 33 از 100 را گرفت  که نشان از نقدهای غالبا منفی دارد. در سایت راتن تومیتوز براساس 80 نقد منتشر شده 34درصد از نقدها مثبت ارزیابی شد. در ادامه گزیده‌ای از نقدها را می‌خوانیم:

کالوین ویلسن(سنت لوئیس پست-دیسپچ): «مارک وب فیلمی را ارائه می‌کند که تاحدودی تقلیدی است اما گزینه‌ی خوبی بجای فیلم‌های ابرقهرمانانه است.» (75 از 100 برمبنای امتیازدهی سایت متاکریتیک)

اووئن گلایبرمن(ورایتی):  اگر «تنها پسر زنده در نیویورک» کمتر از «500 روز تابستان» اریژینال است اما داستان عجیب و غریبی دارد که شایسته دیدن است. شخصیت «جرالد» به «توماس» یادآوری می‌کند که زندگی باید آشفته باشد. اما در فیلم زندگی لذت بخش و در خور توجه است.» (70 از 100)

ویل اشتن(پلی لیست): نه فقط «تنها پسر زنده در نیویورک  فیلمی تکراری و بی شرح وبسط است بلکه تلاش می‌کند ژرف‌اندیش تر و  روشنفکرتر از چیزی که هست باشد.» (50 از 100)

بیل گودیکونتز(آریزونا ریپابلیک): «تمام بازیگران تاثیرگذار ظاهر می‌شوند و بازهم جف بریجز حضوری خوشایند دارد.»(50 از 100)

بیلج ایبری(ویلیج وویس):«شخصیت پسر یک پوسته است و این زنان و مردان داستان هستند که در این فیلم تاثیرگذار، بی‌ظرافت و پرآشوب به زندگی بازمی‌گردند.» (50 از 100)

جو مک‌‎گاورن(اینترتینمنت ویکلی): «علی‌رغم ماهیت دیالوگ‌های  احساسات‌گرایانه و احمقانه جف بریجز ، او که در مرحله شگفت‌انگیزی در کارنامه بازیگر‌ی‌اش قرار دارد؛ تک تک جملات را به تماشاگر قالب می‌کند. تقریبا تمام دیالوگ‌ها را قالب می‌کند». (42 از 100)

تیم گریرسان(اسکرین دیلی):  «در فیلم طبقه مرفه شهر نیویورک همراه با موضوع خیانت و خانواده از هم پاشیده می‌تواند جذاب باشد، با این وجود شاید ریویوهای نه چندان مثبت  کمکی به دیده شدن فیلم نکنند.» (40 از 100)

گلن کنی(سایت راجر ایبرت): «در یک داستان  کمیک  جوانانه مانند« تنها پسر زنده در نیویورک» اگر در ابتدای داستان به قهرمان اصلی شک داشته باشید چیزی غیرعادی نیست اما فرض بر آن است که نخواهید او را از پنجره ی مرتفع به زمین پرتاب کنید. من در فیلم قهرمان را پرت کردم! و کاملا نتوانسته‌ام از این احساس بهبودی حاصل نمایم.»(38 از 100)

پیتر تراورس(رولینگ استون):«حتی بهترین بازیگران-که این فیلم با داستان بزرگسالانه تعدادی از آنها را گردهم آورده- نمی‌توانند با دیالوگ‌های آبکی فیلمنامه مبارزه کنند.» (38 از 100)

 مایکل اسلیوان(واشینگتن پست): «چقدر طعنه‌آمیز است که فیلمی با موضوع جهان ادبیات مانند «تنها پسر زنده در نیویورک» از کیفیت ضعیف ضربه نمی‌خورد بلکه از فیلمنامه  وحشتناک آسیب می‌بیند.»(37 از 100)

جنت کتسولیس(نیویورک تایمز): «فیلمنامه آلن لوئب که  با انتخاب‌های قابل ملاحظه‌ای از ترانه‌ها(من جمله ترانه سایمن و گارفونکل که نام فیلم از آن گرفته شده یا ترانه چشم انداز یوهانا از باب دیلن) خوش زرق و برق است اما سطحی و  ناهنجار.»(30 از 100)

جان فراش(هالیوود ریپرتر): «گو آنکه  «تنها پسر زنده در نیویورک» ظاهری خوب دارد(فیلمبردار کهنه‌کار  استوارت درایبرگ فیلم را فیلمبرداری کرده)اما فیلم جعلی و به شیوه‌ای ناهنجار سطحی و ادایی است.»(20 از 100)

 گلن ویپ(لس آنجلس تایمز): «این فیلم در مطالعه شخصیت‌ها، رمانس یا نامه عاشقانه به شهر نیویورک ناموفق است. غافلگیری پیرنگ تقریبا در انتهای داستان بر ملا می‌شود و کارگردان مارک وب مسیری را برای قابل قبول نمایاندن داستان برنمی‌گزیند.» (10 از 100)

ترجمه:ارغوان اشتری

منبع:ویکیپدیا-متاکریتیک

خروج از نسخه موبایل