نماد سایت درامانقد

یادداشت استیون ویلسون بر آلبوم«در رنگین کمان» از گروه ردیوهدRadiohead/سعید ثابت

 درامانقد-موسیقی: گروه «ردیوهد، Radiohead»  نامی آشنا برای مخاطبین موسیقی راک است. ردیوهد در ابتدای دهه نود زمانی که نیروانا آواز خاموشی (Grunge)* سر می داد مسیر دیگری را برای موسیقی آلترناتیو رقم زد. علاقه اعضای گروه به موسیقی الکترونیک و هنرمندان انتشارات وارپ مانند Aphex Twin و Autechre  در کنار توجه آنها به کامپیوتر، دایره وسیعی از واژگان موسیقایی را به ادبیات موسیقی آلترناتیو افزود.

«استیون ویلسون» Steven Wilson موزیسین و تهیه کننده انگلیسی، امروزه از چهره های شاخص پراگرسیو راک* به شمار می رود. او علاوه بر پروژه های شخصی خود، گاه به عنوان نوازنده و گاه به عنوان صدابردار و  مشاور در پروژهای مهم راک معاصر حضور داشته است.  این موضوع اهمیت دیدگاه و نقد او بر صنعت موسیقی را آشکار می سازد.  در ادامه یادداشت ویلسون را که به زبان ساده برای مخاطبین موسیقی نوشته شده است درباره آلبوم  ردیوهد خواهید خواند:

متاسفانه توجه بیش از حد رسانه به روشی که ردیوهد برای انتشار آلبوم خود در نظر گرفته – به طور مشخص آلبوم  «در رنگین کمان»( In Rainbows) که شاید شناخته شده ترین آلبوم این گروه تا به امروز باشد- همچون تهدیدی ست که بر خود عرصه موسیقی سایه انداخته است.

ده سال از انتشارقطعه «Ok Computer» شاهکاری که نوید تغییر هزاره را می داد؛ می گذرد. به نظر می رسد از آن زمان تا کنون همه چیز در قیاس با این آلبوم قضاوت می شود. این نقد نه تنها شامل حال آلبوم های ردیوهد بلکه شامل حال مقلدان آنها نیز می شود. منتقدان و مخاطبین گروه، انگشت اتهام خود را به سمت ارجاعات درونی آهنگ ها و ملودی محور بودن آنها نشانه رفته اند. اما روشن است که گروه به سادگی از الهامات موسیقایی خود پیروی می کند. برای آنها این ایده زیباشناسانه راک که آنها نیز باید برنامه خود را مانند گروه «U2»* در استادیوم های پر جمعیت اجرا کنند؛ مسخره به نظر میرسد.

ردیوهد در عوض سرنوشت خود را اینگونه رقم زد که  تبدیل به شنیده شده ترین و تاثیرگذارترین گروهی شد که در دل جریان اصلی دست به ساخت قطعات تجربی می زند. هرچند که هنرمندانی خلاقتر در این عرصه حضور دارند، ولی اهمیت ردیوهد مانند همان جریانی ست که گروه «بیتلز» در سال 1968 آغازگر آن بود. آنها موسیقی آوانگارد را در قطعه «Revolution No 9، انقلاب شماره 9» از «White Album ، آلبوم سفید»  به گوش میلیون ها نفر رساندند. ردیوهد موفق به معرفی فرم هایی از موسیقی تجربی و زیرزمینی به آن دسته از مخاطبین موسیقی شد که حتی گمان نمی کردند اینگونه از موسیقی را بپسندند.

«در رنگین کمان» گروه به بسط و گسترش ترکیب خاص خود از مالیخولیا ، الکترونیکا ، و ایندی/ پست راک و آوانگارد ادامه می دهد و این اولین باری است که  این نشانه ها در تعادل مناسب کنار یکدیگر قرار گرفته اند. آلبوم هرگز به سمت افراط و یا گریز از بسط و گسترش که  از ویژگی های دیگر کارهایشان قبل از انتشار قطعه Ok Computer بود؛ نرفته است.

قطعه «House of cards»  به عنوان بالادی (فرمی از ترانه که حالتی روایی دارد)  اینگونه آغاز می شود: « من نمی خواهم دوستت باشم، من تنها می خواهم عاشق تو باشم»  به این شعر لایه هایی از بافت آسمانی گیتار که از دفترچه همکلاسی آکسفوردی گروه «Ride ،راید» به عاریت گرفته شده، برای ایجاد تاثیر قدرتمند قطعه اضافه شده است.

«All I need، هر چه که من نیاز دارم» قطعه الکترونیک با تمپوی ملایم است و با برخورد باشکوه پیانو و زهی ها و درامز  به اوج می رسد؛ تا بهترین لحظات آلبوم را فراهم سازد. سال گذشته پس از انتشار آلبوم انفرادی «تام یورک» تاثیرات الکترونیک مکتب Warp وارپ ( انتشارات موسیقی) بر روی بسیاری قطعات سنگینی می کرد. در قطعه«steps15» و پیانوی خسته قطعه « ideotape  ، نوار ویدیویی» در هر دو ترک همراه با درامز الکترونیک به صورت افسانه ای شنیده می شود. قطعه اول حاوی صدای بچه ها است که ممکن است مستقیماً از آلبوم «Boards of Canada  ، مرزهای کانادا» به عاریت گرفته شده باشد. قطعه « Nude    ،عریان» نشان تجاری ردیوهد است، که با خط زهی با شکوه، کمی رنگ آمیزی جز در درامز و آواز محزون تام یورک به تکامل می رسد.

در حالیکه قطعه “”Faust Arp – نام این قطعه ترکیبی است از اسامی فاوست و مجسمه ساز فرانسوی Jean/Hans Arp – با گیتار آکوستیک و تنظیم زهی در استایل باروک*  یکی از ساده ترین و عاشقانه ترین قطعات را رقم زده است. با این حال در برابر تمامی قطعات زیبا با تمپوی پایین، نقطه برجسته آلبوم وقتی است که گروه قطعه «Weird Fishes، ماهی های جادویی » را می نوازند: ترکیبی مقاومت ناپذیر از ریتم های کراوت راک* ، الگوهای پر تحرک گیتار و آواز مفرح.

پی نوشت:

خروج از نسخه موبایل