ایده نقد: بازخوانی مکاتب سینمایی مجموعه یادداشتی است که پیشتر برای مجله هنر و تجربه نوشته شد. مجموعه یادداشتی که برای خودم راهی بود برای مطالعه و یادگیری؛ راهی کارساز برای اصلاح دانسته و افرودن اطلاعات تازه و هماهنگ کردن و مرتبط ساختن ایدهها و دانستهها. درست مثل مدرسی که از طریق تدریس، خود مبحث را میآموزد. نوعی بیان به مثابه خواندن و توضیح به مثابه شنیدن. همان کاری که یک یادگیرنده از طریق امتحان دادن با آموخته های خود میکند. فرایندی زنده و مداوم برای یادگیری و اصلاح.
این مجموعه یادداشت همواره نیاز به اصلاح و بازنگری و همچنین تکمیل و پختگی داشته و دارند، پس دست کم برای خودم به عنوان نگارنده این پایان کار با آموختن و حذف و اضافه نیست.این اولین یادداشت از آن مجموعه است که به مرور در درامانقد منتشر خواهد شد.
…
فیلمهای تجربی بنابر ماهیت و فلسفه وجودی خود اغلب (و نه الزاماً همیشه) بودجههای کلانی برای ساخت ندارند و در شمار فیلمهای بسیار ارزان دسته بندی میشوند. برای همین اعضای گروه تولید در این نوع آثار بسیار اندک هستند. فیلمساز تجربی در تفرد و بدون یک نگرش مسلط جمعی اثر خود را خلق میکند. در این نوع از فیلمسازی گاه کارگردان به تنهایی، اغلب امور فنی کار را انجام میدهد. به عبارت دیگر در یک فیلم تجربی بیننده هر چه بیشتر بی واسطه با فیلم و فیلمساز به طور همزمان ارتباط برقرار میکند. این بی واسطگی از مهمترین نکاتی است که باید تعریف سینمای تجربی به معنای سینمای مستقل را در آن جستجو کرد. محصول سینمای تجربی یک فرآورده صرف نیست، بلکه نمایشی معنادار از فرایند نیز هست و دیده شدن فرایند است که بی واسطگی مواجهه با اثر و صاحب اثر و یگانگی تجربه مواجهه با آن را ممکن میسازد. خطی پیوسته که از ایده اولیه، پرورش دهنده ایده و مخاطب را به هم متصل میسازد و یگانه میگرداند.
اغلب، سینمای مستقل را سینمایی مستقل از دولت یا ساز و کار اقتصادی تولید فیلم میبینند؛ سینمایی که وابسته به نهادها و مراجع دارای قدرت و ثروت نیست و این نهادها توان ایجاد محدودیت برای آن را ندارند. با این رویکرد، آزادی به عنوان اصلی ترین عنصر در سینمای تجربی و مستقل در نظر گرفته میشود. اما واقعیت این است که فیلمساز میتواند در آزادی مطلق از ثروت و قدرت، باز هم مستقل نباشد! آزادی در سینمای تجربی، علاوه بر معنای سیاسی و اقتصادی خود، معنایی فردی هم دارد و علاوه بر این دو معنا فردی و جمعی، معنایی درون سینمایی هم داراست.
معنای درون سینمایی آزادی به منزله رهایی از الگوهای روایی و درام پردازی و همچنین الگوهای مرسوم بصری است. حتی رهایی از برساخته های بازنمایی واقعیت نیز از لوازم اصلی سینمای مستقل و تجربی است. پس به نوعی سینمای مستقل و تجربی، سینمای رها شده از خود سینماست. سینمایی که بار سنگین تاریخ و الگوهای شکل گرفته در آن را زمین می گذارد و سبُک سفر میکند. سینمای تجربی نوعی تفکر مستقل و رها شده به سینماست از زاویه ای که احتمالاً تا به حال سینمایی دانسته نمیشده یا حتی با سینما آنطور که میشناسیم در تضاد است. آثار من ری، اندی وارهول، شانتال آکرمن، اگنس واردا، بسیاری از کارهای ژان لوک گدار، کیارستمی و لینچ با توجه به این معنا مستقل خوانده میشوند.
اما همانطور که گفته شد معنای دیگر استقلال در سینمای تجربی استقلال فردی فیلمساز است. مشکل بسیاری از فیلم های در ظاهر تجربی، که دروناً محافظه کار و مرسوم هستند، این است که فیلمساز توان و قوای تأمل مستقل از الگوهای مرسوم فکر کردن به سوژه ها و عناصر سینمایی را، ندارد. فیلمسازی با کاراکتر عمیقاً وابسته و الگو اندیش، نمیتواند فیلمسازی مستقل باشد. دیدن متفاوت سوژه ها و موضوعات از یک سو و استفاده متفاوت از عناصر تصویری و اساساً خود پدیده تصویر متحرک و صدا و استفاده از صدا به عنوان یک عنصر نشانه ای از همین استقلال اندیشه فیلمساز است. چنین فیلمسازی فیلمش از نتایج قابل پیش بینی و نتیجه گیری های کلی و مرسوم فلسفی در خصوص موضوعات به کل فارغ است. این ایده در بازشناسی فیلمساز تجربی، بسیار نزدیک به تعریف جامع و اثبات گرایانه میشل فوکو فیلسوف و مورخ فرانسوی قرن بیستم از ایده روشنفکر است. او روشنفکر را کسی می دانست که به بدیهیات از زاویه متفاوتی نگاه میکند و همین او را در سطح جامعه نشان دار و متمایز میگرداند. کارکرد فیلمساز تجربی هم به همین معنا نشان دار شده و متمایز است.
شیوه ارائه سینمای تجربی یکی از چالش های اساسی فیلمساز است. بسیاری از ساز و کارهای ارائه فیلم حتی همین امروز که این ساز و کارها متنوع و دیجیتال شده اند باز هم فاقد ظرفیت پذیرش آثار بسیار متفاوت هستند. اینجا همچنان گالری ها و مراکز آزادتر و هنری تر، فضای مناسب برای ارائه اند. خانه ای مادرانه که همواره برای پذیرش سینمای تجربی آماده تر بوده است. همانطور که در تولید و ذهنیت خلاق پشت سینمای تجربی همواره تحولات سبکی و طعم و فضای هنرهای تجسمی جاری بوده است، در شیوه و نوع ارائه نیز گالری ها و مراکز هنری سهم مهمی داشته و دارند. در حقیقت سینمای تجربی سینمایی است که مدام وابستگی های پیدا و پنهان خود را از ایده، تولید و ارائه اثر سینمایی جدا میکند، به طریقی که گویی استقلال طلبی و اصرار بر رهایی روش اصلی کار در سینمای تجربی است.
پی نویس:
تصویر اصلی مطلب مربوط به فیلم «دختران چلسی» ساخته اندی وارهول و پل موریسی در سال 1966 است.