درامانقد-تئاتر: کیریل سربرنیکوف کارگردان مشهور تئاتر روسی که سالها از حمایت کرملین برخوردار بود، سال گذشته و درست در میانه تمرینهای باله جدیدش در تئاتر بلشوا، دستگیر شده و بهحبس خانگی درآمد و همچنان بدون تشکیل دادگاه در حبس خانگی بهسرمیبرد.
اوائل دسامبر سال گذشته اولین اجرای جدیدترین باله سربرنیکوف در تئاتر بلشوا به صحنه رفت. همه بلیطهای مربوط به اجرا از یکماه قبل و در عرض چند ساعت بهفروش رفته بودند و همچنان گروه زیادی از مردم در سرما بیرون سالن بهصف ایستاده بودند تا شاید جایی در سالن بزرگ نمایش نصیبشان شود. لژهای سالن بزرگ عظیم بلشوا پر از مقامات سیاسی و صاحبمنصبان حکومتی بود. از دیمیتری پسکوف مسئول امور رسانهای پوتین تا کنستانتین ارنست مدیر شبکه یک در سالن حضور داشتند و رخداد نمایشی به ورژن بهروز شده کنگرههای قدیمی کمیته مرکزی حزب کمونیست شباهت داشت.
بالهای که اینهمه هواخواه و انتظار عمومی را با خود همراه کرده بود، «نوریف» نام داشت و به زندگی و کار رودلف نوریف رقصنده و طراح رقص مشهور روسی میپرداخت که ماجرای فرارش از اتحاد جماهیرشوروی و پناهنگی به پاریس در سال 1961 به یک قائله بینالمللی بدل شده بود. کارگردان این باله، کیریل سربرنیکوف بود. مردی 48 ساله که در آن زمان یکی از محبوبترین، تحسینشدهترین و شناختهشدهترین کارگردانان تئاتر روسیه در سطح بینالمللی بود. کارگردانی جاهطلب، تاثیرگذار و آوانگارد.
اجرای «نوریف» مجموعهای رقص است و با صدای یک راوی که از روی متن با صدای بلند میخواند، تقطیع میشود. متن راوی به هنر و تبعید و رابطه میان این دو متمرکز است. تکهای از متن راوی برگرفته از نامهای است که نوریف بعد از مهاجرت به اروپا دریافت کرده و مرثیهای است برای روسیهای که قهرمانانش را ارزش نمیگذارد. پایان پرده اول نمایش، رقص دونفره نوریف و اریک برون رقصنده مشهور دانمارکی و معشوق بیش از دو دهه نوریف است و داستان دیدار آنها در کپنهاگن دهه 60 میلادی و عاشق شدن و رابطه آنها را به تصویر میکشد.
در تمام طول مدت اجرا، سربرنیکوف در آپارتمان دو خوابه خود در خیابان پرچیستنکا بود. جایی که از چهارماه پیش از این شب، به اتهام کلاهبرداری به زندان او بدل شده بود. وی بهار سال گذشته متهم شد که رقمی معادل 68 میلیون روبل (کمی بیش از یک میلیون دلار) در طی سالهای فعالیتش از طریق جشنوارهها و تولیدات تئاتری از دولت اختلاس کرده است. جرمی که اگر ثابت شود او را برای ده سال روانه زندان میکند. سربرنیکوف در حبس خانگی از مصاحبه با رسانهها منع شده و در سکوت خبری و رسانهای بهسرمیبرد. او یکی از چهار پرونده بزرگی است که اینروزها برای روسیه امری متداول شده است. دولت پوتین مداومن دادگاههایی را با موضوع تخلف و فساد مالی برگزار میکند. اما دادگاه سربرنیکوف با دادگاههای مرسوم مالی دیگر روسیه فرق دارد و بهشدت یادآور دادگاه میرهولد در دوران زمامداری استالین است. دادگاهی که سرانجام میرهولد را در سال 1940 به جوخه آتش سپرد. کمتر کسی در روسیه باور دارد که حبس خانگی سربرنیکوف واقعن به مسائل مالی مربوط باشد.
شاید برای همین است که در انتهای اجرای آن شب، همه عوامل نمایش با تیشرتی مزین به عکس سربرنیکوف که روی آن نوشته شده بود: «آزادی برای کارگردان» بهروی صحنه آمده و به مخاطبین تعظیم و ادای احترام کردند. تعظیمی که صدای همراهی جمعیت سالن را به دنبال داشت و تماشاچیان شروع به تشویق سربرنیکوف کرده و نام او را پیوسته فریاد میزدند. نام کسی که روی صحنه نبود و انگار با این عمل سورئال میتوانستند او را به صحنه بازگردانند.
با اینکه پرونده سربرنیکوف در میان هزاران پرونده مشابه مالی دیگر قرارگرفته و در همین فضای فساد مالی هم قضاوت میشود، اما در دل خود پرسشهایی را ایجاد کرده که میتواند برای جامعه هنری روسیه پیامهایی مشخص داشته باشد. پرسشهایی ازین دست که کرملین با این پرونده قصد دارد تا چه پیامی را به جامعههنری و هنرمندان مطرح کشور القا کند؟ تخلف اصلی سربرنیکوف و آنچه پای او را به چنین پروندهای کشانده چیست؟ آیا کرملین با بازداشت او تنها میخواهد به باقی هنرمندان بگوید که همه شما میتوانید در موقعیت سربرنیکوف قرار بگیرید؟ فارغ از اینکه پاسخ این پرسشها چه باشد، بسیارانی در روسیه امروز معتقدند که این پرونده نشانگر تغییر رویهای عمیق و مشکلساز در سیاستهای حاکم بر روسیه است و در حقیقت نمادی است از اینکه دولت خشنتر، پیشبینیناپذیرتر و غیرمنعطفتر از پیش شده و حتی حاضر است تا از آنهایی که روزی تحسینشان میکرد نیز روی برگرداند. اینکه سربرنیکوف درست در دورانی که ایدئولوژی حکومتی روسیه محافظهکارتر و تاریکاندیشتر شده، به پای میز محاکمه کشیده میشود، اصلن اتفاقی نیست.
مترجم: آینا قطبی یعقوبی
منبع نیویورکر