درامانقد-سینما: آزازل جیکوبز که فرزند دو سینماگر آوانگارد یعنی کن و فلو جیکوبز است، تا اینجا قراردادیترین کارنامهی فیلمسازی را در خانوادهاش داشته است. او که هنوز جا دارد تا به نامی زبانزد خاصوعام بدل شود، پس از ساختن اولین فیلم بلندش با نام «هیچکس لازم نیست بداند» (که هجویهای درباره یک خردهفرهنگ تئاتری در شهر نیویورک است) هر بار با فیلمهایش بیش از گذشته به سینمای جریان اصلی نزدیک شده است. آنچه در ادامه میخوانید بخشی از حرفهای اوست درباره ساختن جدیدترین فیلمش با عنوان «عاشقان» که از موفقترین آثار مستقل سال 2017 است.
تأثیر کمدیهای «تجدید فراش» و اسکروبالِ دهههای 1930 و 40
واقعاً این کمدیها را دوست دارم و با تماشای آنها بزرگ شدم. والدینم هنوز هم آن فیلمها را میبینند که اصلاً آثار سَبُکی نیستند. این آثار همیشه از دلِ درگیریهای خانوادگی بیرون میآیند و همواره پریشانی در آنها وجود دارد. تازه همهی این عناصر، در سطح جریان دارند. اگر کمی در این فیلمها دقیق شوید، میفهمید که پرمخاطرهتر از دیگر پروژههایی هستند که این روزها ساخته میشوند. به هر حال، در زمان نگارش فیلمنامه احساس کردم تا حدی میتوانم از این کلاسیکها تأثیر بگیرم و ارتباطی برقرار کنم. امیدوارم این اتفاق خوب افتاده باشد.
چگونگی الهامگیری از آثار کلاسیک و نگارش فیلمنامه
زمان نوشتن فیلمنامه به جای تصور بازیگران امروزی، قادر بودم به کسانی مثل ویلیام پاول یا میرنا لوی بیندیشم که به طور طبیعی هرگز نمیتوانم همکاری با آنها را تجربه کنم اما میتوانستم ویژگیهای آنها را در قالب این شخصیتها تصور کنم. سپس چنین قابلیت اسکروبالی را در بازیگری مثل دبرا وینگر دیدم که جدا از بازیهای گذشتهاش، در ملاقات شخصیام با او نیز تأیید شد.
همکاری با دبرا وینگر
این همکاری مدیون فیلم قبلیام «تری» است. او فیلم را دید و چون خیلی تحت تأثیر قرار گرفته بود، نامهای برایم نوشت. پس از آن پنج سال طول کشید تا پروژهای را برای همکاری پیدا کنیم. تقریباً سالی یک بار دیدار و درباره شرایطمان صحبت میکردیم. زمان بُرد تا پروژهی مناسبی پیدا کردیم.
وینگر و اهمیت بازی با نگاه
البته من از جایی به بعد، چشمهای دبرا را در ذهن داشتم و هنگام نگارش فیلمنامه، به شیوهی نگاهش فکر میکردم. شما واقعاً میتوانید از چشمهای او بفهمید که به چه چیزی فکر میکند. از این رو میخواستم فیلم از این قابلیت و مزیت او به گونهای بهره ببرد که مدتها بود در فیلمی از او ندیده بودم.
انتخاب سایر بازیگران
دبرا اولین بازیگری بود که جواب مثبت داد. پس از آن بود که حسابی خیالم راحت شد و گفتم بازیگران همتراز دیگری هم به پروژه ملحق خواهند شد. این فیلم را میشد با بازیگران سیوچندساله هم ساخت و جور دیگری از آنها بازی گرفت. اما فکر میکنم ورود دبرا به فیلم، همه چیز را بهگونهی خوبی تحت تأثیر قرار داد و جدیت و شأن ویژهای را برای پروژه به ارمغان آورد.
فیلمی که باید عموم تماشاگران ببینند
واقعاً دوست دارم این فیلمم را مردم تماشا کنند. در جشنواره تریبکا 850 نفر در سالن حضور داشتند که بهخوبی با فیلم همراه شدند. تجربهی خوبی بود که امیدوارم در نمایش عمومی هم تکرار شود.
از فیلمهای «کرایتریئن» تا «تونی اردمان»
بجز آثار ارزشمند و فراوانی که کمپانی «کرایتریئن» عرضه میکند و همگی وسوسهانگیزند، «تونی اردمان» را در ماههای اخیر دیدم و دوست داشتم. راستش را بخواهید از آن فیلمهایی است که شما را به وحشت میاندازد، به هیجان میآورد، الهامبخشتان میشود و در نهایت شما را به حسادت وامیدارد!
معنی «فرشتهی سقوطکرده» برای آزازل
فکر میکنم والدینم با این نامگذاری میخواستند از این موضوع مطمئن شوند که من به هیچ ارگان سیاسی و تشکیلات مذهبی وارد نخواهم شد که پذیرای من باشند!
ترجمه و تلخیص: رضا حسینی
منبع: اِلیس ناخنیکیان، اسلَنت مَگِزین