درامانقد-سینما: آنچه در ادامه میخوانید بخشی از حرفهای بونگ جون هو کارگردان «اوکجا» درباب تجربه ساختن این فیلم غریب است.
طراحی هیولاها بر اساس شخصیتهای سینمایی!
همان طور که میدانید هیولای سومین فیلم بلندم «میزبان» (2006) با ارجاعهایی به شخصیت استیو بوسمی در «فارگو» (برادران کوئن، 1996) شکل گرفت. در این فیلم هم اوکجا ابتدا ترکیبی از کرگدن، فیل، خوک و گاو دریایی است؛ و اگر فیلم ژاپنی «برقصیم؟» (1996) را دیده باشید، بازیگر مکملی دارد که خیلی خجالتی، آسیبپذیر، شکننده و درونگراست؛ او همیشه دستپاچه است و عرق روی صورتش نشسته است.
از استودیوی جیبلی و هایائو میازاکی تا «کینگ کونگ»
من با انیمیشنهای میازاکی بزرگ شدم و از همان دورهی ابتدایی، یکی از طرفداران پروپاقرصشان بودم. اما این فیلم بیشتر از «کینگ کونگ» (2005) و «بِیب: خوک در شهر» (1998، دنبالهای که جرج میلر ساخت) الهام گرفته است. فیلم میلر اثری واقعاً قدرندیده است که خوشبختانه در جشنواره کن اخیر فرصت شد این موضوع را به او بگویم.
درباره نیمهی دوم فیلم که دلخراش و غیرمنتظره است
خیلیها در زندگی واقعی از حیوانات خانگی نگهداری میکنند و همگی، حیوانات زیبا و بامزهمان را خیلی دوست داریم. اما در عین حال این خود ما هستیم که راحت سر میز غذا مینشینیم و استیک میخوریم که از پرورش صنعتی دام و… به دست آمده است. همهی اینها حیوان هستند ولی ما آنها را مثل چپ و راست از هم جدا میکنیم. در سمت چپ، دنیایی زیبا و دلفریب قرار میگیرد و در طرف راست، کشتارگاهی است که نمیخواهیم دربارهاش فکر کنیم. در این فیلم میخواستم این دو را یکی کنم و در کنار هم قرار بدهم. از این رو است که با سفری واقعاً وحشتناک برای میجا و اوکجا طرف میشویم که دستآخر به کشتارگاهی خونین و مخوف میرسد.
نتفلیکس، راه گریز از «هاروی واینستین»های تحمیلگر!
نتفلیکس از همان ابتدای کار صددرصد آزادی را به من داد. در حالی که بیتردید دیگر استودیوها چنین سؤالهایی را مطرح میکردند: «واقعاً میخوای فصل کشتارگاه را بگیری؟». واقعاً حالم از این سؤالها بههم میخورد. نتفلیکس خیلی خوشایند و حمایتگرانه برخورد کرد و تنها هدفش، حمایت از دیدگاه هنری من بود.
درباره ارجاع به بن لادن، هیلاری کلینتن و باراک اوباما
این صحنه فقط یک شوخی بصری است. عوامل فیلم و بهخصوص مسئول انتخاب بازیگران هم خیلی از آن لذت بردند. ما بازیگرانی را برگزیدیم که چهرههای مشابهی داشتند. تیلدا سویینتن به جای هیلاری کلینتن نشسته و جیانکارلو اسپوزیتو هم جای اوباما را پر کرده است. در کل هم وضعیت مشابهی است که آدمها در آن ویدئوکلیپ زندهای را از آن سوی جهان تماشا میکنند.
همکاری با جان رانسن
نمیدانستم جان رانسن برای کتابهایش این قدر شهرت دارد. من فقط «فرانک» (2014، با بازی مایکل فاسبندر) را دیده بودم که فیلم غمانگیزی است با شوخیهای سیاه فوقالعادهای که من برای شخصیتهای انگلیسیزبان «اوکجا» به آنها نیاز داشتم. او دیالوگهای جیک جیلنهال، تیلدا سویینتن و دارودستهی ALF را پرداخت کرد. شخصیتهای کرهای را بیشتر خودم نوشتم. انگلیسی، زبان اولم نیست و در این مورد به همکار فیلمنامهنویس و بازیگرانم متکی بودم. من چیزی درباره جزییات نمیدانم اما طنز نیشدار بریتانیایی جان را میتوانم درک کنم.
مترجم: رضا حسینی