درامانقد-تئاتر: اینکه نمایشنامه «ازدواج آقای می­ سی­ سی­ پی» نوشته فردریش دورنمات را همایون غنی­ زاده با عناصر سینمای نوآر به صحنه آورده است ایده اجرایی جذابی است که از زوایایی با روح متن هم همخوان است. اما با وجود این ایده و آن صحنه شلوغ و پرحرکت، آنچه در نهایت باید عینیت پیدا کند- با توجه به دراماتورژی صورت گرفته- چیزی جز درام نیست. ساختن یک صحنه چشم نواز و اجرایی که توان خنداندن و به هیجان آوردن مخاطب را دارد کار کمی نیست اما این موفقیت با یک دراماتورژی فکر شده صورت نگرفته و همین مسئله باعث شده لباس ظاهراً زیبای اجرا همچنان به بدن درام اندازه نباشد. به همین دلیل اگر این نمایش تا ابد هم اجرا شود ناپخته باقی می­ ماند.

غنی­ زاده در طول اجرای «می‌سی‌سی‌پی نشسته می‌میرد» به ما یادآوری می­ کند که «نویسنده مرده است»؛ اما این دیگر جمله تکراری و نخ نمایی است، همانطور که تئوری مرگ مؤلف دیگر نظریه بدیع، راه گشا و حتی کاملی نیست. بدیهی است که هر کارگردانی در آزادی کامل می ­تواند ایده ­هایی بنیان ­فکن از هر متنی را روی صحنه اجرایی کند، اما در نهایت اگر مانند غنی ­زاده پلات درام مبدأ را پیگیری می­ کند باید بین ایده ­ها و روند درام هماهنگی ایجاد کند و این هیچ ربطی به مرگ آقای دورنمات یا تئوری مرگ مؤلف ندارد!

اینجا کارگردان آن طنز رعب آوری را که در نهایت نمایشنامه دورنمات را به یک اثر گروتسک تبدیل می ­کند از بین برده. آنچه غنی زاده در اجرا به آن رسیده گروتسک نیست، یک کمدی بزن و بکوب در قالب بصری یک فیلم نوآر است. این نمایشی از همنشینی سایه­ های نوآر و شوخی­ های اسلپ استیک است، تلاشی برای سیاست­زدایی و خنثی کردن جدیت متن، پدیده تئاتر و سینمای نوآر. یک نمایش آخر هفته ­ای که هم چشم می­ پسندد، هم خنده بر لبمان می ­نشاند و هم ذهن را تعطیل و بی کار می کند. اما با همه اینها «می‌سی‌سی‌پی نشسته می‌میرد» برای اجرایی سه ساعته، طولانی و خسته کننده است. یک تئاتر با این حجم از حضور متن اصلی، علاوه بر جذابیت بصری و شوخی، باید درام، شخصیت و خود روابط و کنش و واکنش را روشن کند و این عناصر در نهایت مخاطب را تا انتها تیز و سرحال به نمایش وصل کند.

غنی­ زاده با افراط در خرج کردن مجموعه­ ای از ایده­ ها، درام را در غبار برده. ایده­ های اضافه شده به متن گویی اصل قضیه بودند و کارگردان تنها با استفاده از «مرگ نویسنده» و نگرشی سرسری به تئوری مرگ مؤلف می­خواهد به فیلم­هایی که دوست دارد ادای دین کند و به همین دلیل کاراکترهای سرگردان معطوف و مبهوت آقای کارگردان و سلطنت نارسیستیک او هستند. نمایش «می‌سی‌سی‌پی نشسته می‌میرد» اثری سرگرم کننده است اما نه کاملاً سرگرم کننده، چرا که دست کم برای مخاطب اندکی که در میان این همه شلوغی و زرق و برق دنبال لذت بردن از عناصر اصیل تئاتریکال است چیز خاصی برای ارائه ندارد، اما برای دیدن یک تئاتر صرفاً  جذاب آخر هفته ای احتمالاً انتخاب خوبی است.

 

منبع:سازندگی

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید