درامانقد-سینما: مستندی درباره کارگردانی که خود در عالمی اتوپیایی زندگی می کرد و به شکلی اتوپیایی نیز از این جهان رفت در نوع خود جذاب و استعلایی است. سهراب شهید ثالث کارگردانی با درون مایه های آشوب ناک است که توانست کارناوالی از تصاویر شفاف از “هستی” را به ما نشان دهد. او از جمله کارگردانانی است که جهان سینمایی خود را با خلق مفاهیمی آغاز کردند که می توان آنها را از اصحاب کاروان موج نوی سینمای ایران بر شمرد. لذا درباره او صحبت کردن سختی ها و دشوارهای خود را دارد چرا که به راحتی ما را به جهان تأویلها و تفسیرها پرتاب می کنند. سهراب شهید ثالث مانند کسانی همچون عباس کیارستمی درونمایه های جهان سینمایی خود را یافتند و توانستند با تمرکز بر معنایی که آن را در ذهن پرورانده بودند و با دوری از خلق مفاهیمی مانند قهرمان پروری و درام های کلیشه ای و به کار گیری از نابازیگران فیلمهایی را در قامتی تکین بیافرینند.

مستند “سفر سهراب” عنوانی جنون آمیز است که می تواند مخاطب را با خود همراه کند. سفری که سهراب آغاز کرد و سرانجام آن با کالبد نحیفش به آسمانها پر کشید. مستند “سفر سهراب” در عین جدی بودن مضامین آن روایتی دراماتیک و همدلانه از سهراب شهید ثالث و با تمرکز بر دو فیلم او یعنی “یک اتفاق ساده” و “طبیعت بی جان” ما را به لایه های تو در توی فیلم می کشاند. راوی مستند اگرچه توانسته روایتی منسجم و بدون سکته در اختیار مخاطب قرار دهد اما تمرکز او بر جنبه های تاریخی ساخت این دو فیلم و مصائب و دشوارهای آن مخاطب را به جهانی کاراگاهی می کشاند که در نوع خود حس کنجکاوی مخاطب را برای دریافت و فهم جهان معرفتی دو فیلم “یک اتفاق ساده” و “طبیعت بی جان” همراه و همسو می کند. این مستند در عین جذابیت تصاویر و ارائه گفت و گوهای ناب آرشیوی با سهراب شهید ثالث برای مخاطب جذابیت معنایی یافته است. اما انتخاب دو فیلم “یک اتفاق ساده” و “طبیعت بی جان” در میان فیلمهای مختلف این کارگردان بی گمان برای این بوده که او فقط این دو فیلم بلند را در ایران ساخته و مابقی فیلمهای او در خارج از ایران ساخته شده است. لذا می توان پیوستگی میان این دو فیلم و جهان معنایی سینمایی سهراب شهید ثالث برقرار کرد.

سهراب شهید ثالث، کارگردانی بی وطن است که وطنش سینماست. او جایی را که شرایط کار و ساخت فیلم داشته باشد را وطن خود می دانست. او دارای ذهنیتی آرمانی و اتوپیایی بود که در خلق مفاهیم هستی و معنای زندگی تبحر و جدیت خاصی داشت. جهان او کم رنگ اما بی تصویر نبود. خلق تصاویر بلورین از زندگی مردم عادی در عین اینکه می تواند ما را با چهره عریان حقیقت زندگی آشنا کند شکل جدیدی از خلق معنا در پرده سینما را در اختیار مخاطب قرار می دهد. او با ایجاد دیالکتیکی میان سینمایی که خود در نظر داشت با ذهن مخاطب، فضایی مثالین را برای مخاطب فراهم می کند. دو فیلم “یک اتفاق ساده” و “طبیعت بی جان” هر دو در موقعیتی قرار دارند که زندگی ساده مردم عادی را نشان می دهد. پسری که پدر الکلی اش زندگی را به شکل منزجر کننده ای ادامه می دهد و در نهایت مادر پسر بر اثر بیماری به شکلی تاسف آور می میرد و یا در فیلم طبیعت بی جان پیرمردی سوزنبان که پس از سی سال بازنشته می شود و او نمی فهمد که بازنشستگی کلید واژه کار در دنیا مدرن است و جهان او همچنان کار برای زندگی است، نه کار برای کار. سهراب شهید ثالث این دو موضوع را در جهان روایی خود قرار می دهد و با سکانسهای اغوا کننده ای ما را با خود همراه می کند. در این میان مستند “سفر سهراب” به خوبی توانسته نه تنها روایتی از فیلم به مخاطب ارائه کند بلکه منطق فهم سینمای سهراب شهید ثالث را نیز برای مخاطب تبیین کند. بر این اساس مستند با زیرکی از کلیشه های تکراری مستندهای پرتره ای فرار می کند تا بتواند تصویری نمادین از سهراب شهید ثالث ارائه کند. تصویری که بر پایه پژوهشهایی است که تصاویر و اسناد متعددی درباره شهید ثالث دارد.

مستند “سفر سهراب” یک آغاز است. آغازی بر یک راه است. راهی که با کنکاش و کنجکاوی توانسته پروژه ذهنی سهراب شهید ثالث را به دست بیاورد و ما را با یک اتفاق خوب همراه کند. این مستند و با همین ریتم می تواند دیگر آثار سهراب را نیز در دستور کار خود قرار دهد و اسناد دیگری را درباره او بیابد تا مخاطب را با جهان معرفتی سهراب شهید ثالث همراه کند.

این مطلب پیش از این در ماهنامه هنر و تجربه منتشر شده است.

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید