اقتباس و برداشتی نو در اجرای آنتیگون دیده می شود

 

درامانقد-تئاتر: یازدهمین نشست نقد صحنه با بررسی تئاتر «آنتی گون» نوشته و کارگردانی علی راضی عصر روز شنبه پنجم خردادماه ۹۷ و با همکاری موسسه ی افرامانا در سالن استاد ذوالفقاری فرهنگسرای ارسباران برگزارشد.

در این نشست نقد صحنه که با حضور مهبود مهرنوش (نمایش نامه نویس، منتقد و مدرس تئاتر) و بهزاد صدیقی (نمایش نامه نویس و دبیر سلسله نشست های نقد صحنه)، علی راضی(نویسنده، طراح و کارگردان تئاتر) برگزارشد، هر یک از مدعوین درباره ی این اثر گفت وگو کردند.

بر اساس این گزارش، در ابتدا بهزاد صدیقی با اشاره به این که تئاتر آنتیگون اقتباسی نو و تازه از نمایش­نامه ­ی آنتیگون سوفوکل و آنتیگون ژان آنوی است، گفت: از میان نمایش­نامه­ هایی که از آثار کلاسیک اقتباس شده یا مورد توجه بسیاری از نمایش­نامه­ نویسان و کارگردانان معاصر جهان قرارگرفته بی تردید نمایش­نامه ­های شکسپیر و ادبیات نمایشی یونان بیش از بقیه­ بوده و طبیعتن هر نمایش­نامه ­نویس و کارگردان امروزی تلاش می کند­ بر اساس تحلیل و نگاه خاص خود به اثر اولیه و با توجه شرایط سیاسی، اجتماعی جامعه­ی خود و با نگاه و نگره ی جدیدی دست به اقتباس یا بازخوانی از چنین آثاری بزند.

وی در ادامه افزود: تئاتر آنتیگون با طراحی و کارگردانی علی راضی نشان می­دهد که کارگردان با دغدغه مندی و با توجه به فضای پیرامونی امروز به سراغ چنین اثر سترگی از ادبیات نمایشی جهان رفته و کوشش کرده با دراماتورژی و تحلیل شرایط موجود، به متنی موجز و تاثیرگذار برسد و اجرایی شسته رفته و استلیزه را برای صحنه آماده کند.

این نمایش نامه نویس در ادامه گفت: یکی از ویژگی های این اقتباس این است که علی راضی شخصیت های متن اصلی خیلی خوب تقلیل یافته اند و دیالوگ ها بر اساس شخصیت های اصلی شکل گرفته اند و مخاطب علاوه بر نگاه جدید کارگردان نسبت به این متن، رویکردی تصویرگرایانه و بدون حشو و زوائد را شاهد می شود و چنین برداشتی خود سبب نقطه ی قوت متن شده است.

علی راضی در ادامه ی این نشست با اشاره به طرح این پرسش که چطور می شود به سراغ متنی رفت و تصمیم گرفت تا تئاتری به روی صحنه آورد، گفت: معمولن مولف با این پرسش برای اجرای تئاتری رو به رو می شود. گروه ما با کمپانی کوچکی که دارد، برای هر پروژه و اجرای تئاتری حدود دو سال وقت می گذارد. برای همین برای اجرا روی سه پایه تمرکز می کنیم: پایه ی فلسفی، پایه ی اجتماعی و پایه ی شخصی؛ اگر این ها در کارم وجود نداشته باشد، توانایی دفاع از کارم را ندارم و نمی توانم خودم را متقاعد به انجام اجرای کارم کنم.

این کارگردان در ادامه گفت: سعی کردم برداشت آزادی را از نمایش نامه ی آنتیگون با رسم الخط نام نمایش نشان دهم که در بروشور هم آمده است. بر اساس این رویکرد و برداشت آزاد تلاش کردم که رویکرد یا همان پایه ی فلسفی،  پایه ی اجتماعی و پایه ی شخصی را در اثرم لحاظ کنم. بر اساس پایه ی فلسفی این پرسش را مطرح کردم که تراژدی و فلسفه چه نسبتی با هم دارند و به نظرم بین دو مقوله ی فلسفه و تراژدی نسبتی مسقیم و معکوسی وجود دارد.

وی با بیان این نکته که آنتیگون ژان آنوی و آنتیگون سوفوکل با آنتی-گون من چه ارتباطی با روزگار و جامعه ی ما چه نسبت و ارتباطی می تواند داشته باشد، اضافه کرد: ارتباط آنتیگون با دوره ی کنونی همان مفهوم سیته (از ریشه ی سیتی به معنی شهر) است و می دانیم که ترژادی و فلسفه از مفهوم سیته زاده می شود. و تعریف ساده ی سیته، جایی است که انسان ها با هم زندگی می کنند و می دانیم که آنتیگون تراژدی تراژدی هاست.

این طراح در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: هسته ی مرکزی آنتیگون به خاطر امر تناقض است. آقای ابراهیم دینانی هم بعد از دیدن این تئاتر به درستی به امر تضاد و تناقض موجود در آن اشاره کرد. به نظرم آنتیگون ضد فلسفه است چون به امر تراژیک می پردازد و به شدت فلسفی است چون انسان و تضاد انسان را مورد مطالعه قرار می دهد.

در این نشست مهبود مهرنوش (نویسنده، منتقد، پژوهشگر تئاتر و استاد دانشگاه) با اشاره به این که در بخش اقتباس این اثر نوآوری دیده می شود، گفت: به نظرم کارگردان این اثر روش و نگاه تازه ی خود را نسبت به اقتباس و برداشت از اثر سوفوکل و ژان آنوی داشت و توانست خیلی خوب و راحت با مخاطب حرفه ای ارتباط برقرارکند. به خصوص این که در این اجرا و متن، دیالوگ ها و شخصیت پردازی های خوبی را شاهد بودیم.

این منتقد و پژوهشگر تئاتر هم چنین تاکید کرد: چنان که می دانیم تراژدی، احساس شفقت و ترس را در مخاطب ایجاد می کند و به نظرم هم ترس و هم شفقت در این اثر  و اجرا وجود داشت. در متن یا اقتباس کارگردان، شفقت آنتیگونه در مورد خویشاوندانش ایجاد می شود. کارگردان در اجرا به وسیله ی نشانه ها، کدهایی را به مخاطب می دهد و گاه با این نشانه ها هشدار می دهد. آنتیگون تأکید می کند به خاک سپردن برادرش را با جسارت انجام دهد. او بر مدار اخلاق حر کت می کند و تا آخرین لحظه عاشق زندگی است. او با درست کردن حلوا در ابتدای صحنه پیش آگاهی از مرگ خودش می دهد و با واردشدن گلدان پر از گل، عشق و زندگی را وارد صحنه می کند.

مهرنوش هم چنین یادآورشد: نشانه های دیگر اجرا مثل آب پاشیدن ایسمنه و گل های قرمز، افکت های که تشویش یا آرامش بعد از طوفان را ایجاد می کند نظیر  موج دریا و صدای لاشخور ها و  هم چنین بهره گیری درست از موسیقی همگی به اجرای آنتیگونه کمک بسیاری می کند تا مخاطب با اجرای تازه و تأثیرگذاری از این متن روبه رو شود.

این مدرس تئاتر در ادامه اضافه کرد: در اجرا به خوبی حرکت کارگردان به سمت طبیعت تراژدی و نگاه درست و رویکرد تازه ی او را به جهان فلسفی متن می بینیم. در کل کارگردان با تصویرسازی هایی که در اجرا ایجاد می کند و به کارگیری نمادها و نشانه های درست، ما با شخصیت های اثر به خوبی همراه می شویم و پی به روابط علت و معلولی این درام می بریم. به خصوص آن که عناصر رنگ و نور و موسیقی و صدا در فضا سازی اجرا نقش بسیار پررنگی در اجرا دارند.

این منتقد در بخش دیگری از سخنان خود درباره ی اجرای این اثر، گفت: در آنتیگون علی راضی راوی متن او ایسمنه است و در اجرا نقش همسرایان را سمفونی ایفا می کند که کارگردان با انتخاب درست از این موسیقی سمفونی، فضای لازم را برای متن خود ایجاد کرده است. هر چند که بخش دیگری از این سمفونی مربوط به بیان بدنی بازیگران و حرکات آن هاست که کاملن بر اساس اپرا حرکت می کنند.  از سویی با چنین رویکردی که کارگردان داشته ما نه با اجرای رئالیستی و نه اجرای کلاسیکی رو به رو می شویم. از طرفی دیگر در این اجرا، ارتباط تماتیک با پیرنگ افسانه میتوس و کاتارسیس یا تزکیه ی نفس وجود  دارد که سبب می شود ترس و شفقت در این تراژدی ایجاد گردد و از درون ما به پالایش و پاکیزگی روح و روان برسیم.

مهرنوش در بخش پایانی سخنان خود گفت: در این اجرا یک صحنه ی درخشان وجود دارد که مربوط به بخش روشن شدن نور صحنه و تماشاگران در هنگام خوانش قسمتی از متن در شکل نمایش نامه خوانی توسط سه بازیگر اجرای این اثر است. به نظرم این صحنه هم تداعی گر دادگاه است و هم ریتم خوبی را برای صحنه و اجرا ایجاد می کند.

بهزاد صدیقی، دبیر نشست های نقد صحنه، گفت: در این اجرا علی راضی به عنوان کارگردان با کمک عوامل صحنه دست به تصویر سازی های خوبی زده است و از طرفی کاگردان خیلی خوب از موسیقی صحنه و افکت و عنصر رنگ و طراحی نور برای فضاسازی اثرش بهره برده؛ به خصوص آن که با حفظ کردن شاکله اصلی قصه این نمایش نامه، به اجرای فشرده و خلاصه ای با پایان بندی غیر منتظره ای دست یافته است.

لازم به توضیح است در بخش پایان این نشست نظر مخاطبان نیز مطرح شد و سپس از طرف مدیریت فرهنگی هنری منطقهسه، به هر یک از مدعوین لوح قدردانی اهداشد.

یادآور می شود سلسله نشست های نقد صحنه توسط باشگاه تئاتر فرهنگ سرای ارسباران با همکاری موسسه ی افرا مانا با هدف نقد و بررسی نمایش های در حال اجرای تهران، هر ماه در فرهنگسرای ارسباران برگزار می شود.

 

 

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید