آنچه باید درباره «سوی دیگر امید» جدیدترین فیلم آکی کوریسماکی بدانید
درامانقد-سینما: «سوی دیگر امید» در ماه دسامبر 2016 در بخش رقابتی شصتوهفتمین جشنواره بینالمللی برلین روی پرده رفت و در نهایت جایزه خرس نقرهای بهترین کارگردان را برای آکی کوریسماکی به ارمغان آورد. این فیلم به عنوان دومین قسمت از سهگانهای با موضوع مهاجرت ساخته شد که «لو آور» (2011) اولین قسمت آن است. با وجود این، کوریسماکی چند روز پیش از کسب جایزهاش، در گفتوگو با یک خبرنگار فنلاندی گفته بود که این ممکن است آخرین فیلم کارنامهاش باشد؛ شاید دلیل این موضوع همان اظهار نظر مشهور کوریسماکی باشد که گفته است: «وقتی جوان بودم مینشستم و ایدهها به ذهنم خطور میکردند؛ اما دیگر جوان نیستم، پس فقط مینشینم و زمان سپری میشود.»؛ البته این فیلم کاملاً خلاف این ادعا را ثابت میکند.
به هر حال کوریسماکی کهنهکار، با اولین اثرش «جنایت و مکافات» (1983) تا امروز هجده فیلم بلند ساخته است که «مرد بدون گذشته» (2003) مشهورترین آنهاست؛ اثری که نامزد اسکار بهترین فیلم خارجیزبان هم شد اما کارگردانش در اعتراض به سیاست خارجی ایالات متحده در عراق، مراسم آکادمی را تحریم کرد. سینمای کوریسماکی با سبک کمدی خشکورسمی و برداشتهای بلند خاص او شناخته میشود و جیم جارموش و وس اندرسن فقط دو تن از فیلمسازان بزرگ معاصرند که وامدار وی به شمار میروند.
«سوی دیگر امید» با بودجهی یک میلیون و ششصد یوروییاش، در گیشه نزدیک به سه میلیون و سیصد هزار دلار فروخت. جوایز بهترین کارگردان بینالمللی جشنواره مونیخ و بهترین بازیگر مرد جشنواره بینالمللی آئودی دوبلین (برای شروان حاجی) دو نمونه از دیگر موفقیتهای فیلم هستند. کوریسماکی و کمپانی فنلاندیاش «Sputnik» این فیلم را تهیه کردهاند.
سوی دیگر امید/ The Other Side of Hope
نویسنده و کارگردان: آکی کوریسماکی، مدیر فیلمبرداری: تیمو سالمینِن، تدوین: سامو هیکیلا، بازیگران: شروان حاجی (خالد)، ساکاری کوزمانن (ویکستروم)، تومی کورپلا (مِلارتین)، کتی اوتینن و… محصول 2017 فنلاند و آلمان، ژانر: کمدی درام، 100 دقیقه.
خط داستانی
در شهر هلسینکی یک فروشندهی پیراهن سیار با همسرش بههم میزند و او را ترک میکند. وی تصمیم گرفته است فروشندگی را کنار بگذارد و شانس خود را در یک رقابت پوکر طولانی بیازماید. او موفق میشود و حالا به آرزویش میرسد که خریدن یک رستوران است. سه کارگر او مشکوک به نظر میرسند و کاروکاسبی رستوران خوب پیش نمیرود. در این میان، یک پناهندهی سوری که مقامهای رسمی تصمیم گرفتهاند با وجود شرایط بحرانی حلب، او را به زادگاهش در سوریه برگردانند، توسط صاحب رستوران استخدام میشود. جوان سوری در بین کارها به دنبال خواهرش هم میگردد که او را در منطقهی بالکان گم کرده است. همه به هم کمک میکنند تا همه چیز خوب پیش برود.
واکنش منتقدان
«دیگر سوی امید» به محض اکران عمومیاش مورد ستایش گستردهی منتقدان قرار گرفت. امتیاز میانگین فیلم در سایتهای «متاکریتیک» و «راتن تومیتوز» بهترتیب 89 از 100 (بر اساس 10 نقد) و 81 از 100 (بر اساس 32 نقد و یادداشت) است که با در نظر گرفتن آرای منتقدان برجسته در «متاکریتیک» میتوان به این جمعبندی رسید که جدیدترین اثر کوریسماکی مورد «تحسین جهانی» قرار گرفته است. در ادامه نظر برخی منتقدان صاحبنام را مرور میکنیم:
روری اوکانر، فیلماستیج: هر نسبتی که عباس کیارستمی با صندلیهای جلوی یک خودرو و روبر برسون با زندان داشته باشند، همان را باید برای آکی کوریسماکی و شهر هلسینگی اواسط دههی 1980 در نظر گرفت؛ سرزمین ناشناختهی تیرهوتار و رنگپریدهای که در آن همه سیگار میکشند و مینوشند و لباسهای ارزانقیمت میپوشند. یکی از ویژگیهای جالب «دیگر سوی امید» که تعدادشان بههیچوجه کم نیست، این است که کوریسماکی مؤلف، یک پناهندهی سوری به نام خالد را در مرکز دنیای داستانی عقبماندهاش قرار داده است؛ انگار او یک اشتباه تاریخی زنده (یا در اصل یک «آناکرونیسم متحرک») است.
این یک استعارهی شگفتانگیز محوری از یک استاد فیلمسازی است؛ کارگردانی که کارنامهی فیلمسازیاش را توأمان به قهرمانپروری در طبقهی کارگر فنلاند و دست انداختن زندگی آنها اختصاص داده است؛ با تمام ویژگیهایش، از مالیخولیای بنیادی این زندگی گرفته تا نیاز به گریز و ازخودبیخود شدن بهواسطهی نوشیدن. در فیلم این سؤال مطرح میشود که چرا مردی که از یک کشور جنگزده گریخته است (و کارش به یک ملت غربی غنی افتاده) همچنان در شرایطی قرار میگیرد که انگار با ماشین زمان به گذشته برگشته است. آیا این شیوهی غیرمستقیمی است برای طرح این موضوع که همهی ما میتوانیم به جای اینکه با ترحم چنین آدمهایی را نظاره کنیم، چیزهایی از آنها یاد بگیریم؟ شاید این طور باشد.
بهراستی «سوی دیگر امید» به همان اندازه فیلمی معاصر و حیاتی است که شما دوست دارید در سال 2017 چنین باشد، اما علاوه بر این، با یکی از بامزهترین و کلاسیکترین آثار سینمایی سال هم روبهرو هستید؛ اثری که با قالب باشکوه فیلم 35 میلیمتری توسط فیلمبردار دیرینهی کوریسماکی، تیمو سالمینِن، گرفته شده است و از همان اولین لحظههایش به لحاظ بصری خیرهکننده است.
خلاصه اینکه «سوی دیگر امید» یک کمدی خشکورسمی تندوتیز و سرشار از جزییات است که بیشک در میان بهترین آثار بلند کوریسماکی قرار میگیرد.
تیم روبی، تلگراف: کوریسماکی در مقام یک نویسنده، مهارت فوقالعاده گرانبهایی در نوشتن شوخیهایی دارد که بهزیبایی در هر زبانی جواب میدهند و خنده خواهند گرفت.
دیوید ارلیش، ایندیوایر: «سوی دیگر امید» اثری جذاب، خوشایند و اغلب خیلی بامزه است؛ و خدا را شکر که درست همان فیلمی است که از کوریسماکی انتظارش را داشتیم.
جسیکا کیانگ، پلیلیست: یکی از تأثیرهای وضعیت درهموبرهم کنونی ما در آمریکا، این است که بیشتر با دیدگاه متفاوت و «مورب» کوریسماکی احساس نزدیکی و پیوند میکنیم؛ اگر همهی فیلمهای او را بتوانیم به تصاویری کجآویزانشده از یک دیوار تشبیه کنیم، با «سوی دیگر امید» دیگر نیازی نیست سرهایمان را برای دیدن هرچه بهتر آن کج کنیم: چون کل خانه به دور ما میچرخد.
دیوید رونی، هالیوود ریپورتر: اگرچه فیلم دنیایی را ترسیم میکند که بهندرت از واقعیتهای دلخراش این روزگار دور میشود، اما جریان شوخیهای کنایهآمیزش، فیلم را سرزنده و شناور نگه میدارد؛ و این اتفاق هیچ جایی بیش از دیالوگهای خشکورسمی کوریسماکی رخ نمیدهد که توسط بازیگران فوقالعادهی او – با اعتمادبهنفسی عاری از هر گونه احساس – به زبان رانده میشوند.
ترجمه و تألیف: رضا حسینی
منابع اصلی: آیامدیبی، ویکیپدیا، متاکریتیک